12.........عقب ماندگی ایران
Friday, March 14, 2008 at 03:18PM
افشا
:نوشته ای از پنج سال قبل
.برای پیشرفت همبستگی اقوام شدیدا مورد نیاز و پیش شرط اولیه ای است
گذشته گرايي افراطي عاملي براي عقب ماندگي
اين مطلب را در رابطه با جوك هايي كه براي تحقير بعضي از اقوام ايراني در زمان پهلوي در ايران ساخته شده است و در مورد مردم آذربايجان هدف از بين بردن زبان آنان (و حل كردن آنان در نژاد موجود نبوده آريايي خالص در ايران دوره رضا شاه) بوده است. اين موضوع يك قسمت از عقب ماندگي ايران را شامل ميشود كه ناشي از جايگزيني اسلام به عنوان مبناي ملت ايران با تاريح ايران باستان و نژاد گرايي بوده است:
این نوشته در سایت گفتمان در سال 2002 بوده است
باید این نکته عرض کنم که ایدئولوژی ناسیونالیسم ایران باستانی رضا شاه بر دو مورد ساختگی مردم فارس و نژاد آریایی تکیه دارد که هر دو غلط است زیرا قومی بنام فارس در ایران نداریم و زبان فارسی هم قبل از اسلام هیچگاه در ایران صحبت نمیشده است و در زمان صفاریان از شرق ایران وارد شده است و نژاد آریایی هم موهوم استو وجود خارجی ندارد بلکه بشریت هم فقط یک نژاد بیشتر ندارد
http://efsha.squarespace.com/blog/2012/6/22/252154768527.html
نقل قول:
--------------------------------------------------------------------------------
اين گفتگو توسط یک باستان گرا شروع شد:
با درود به دوستان
من كه ناهمگوني بين پاسداري از فرهنگ گذشتگان و علم و دانش نميبينم.
بهتره كساني كه به اين ناهمگوني ايمان دارند‚ نمونه هايي نيز براي ما بياورند.
--------------------------------------------------------------------------------
گذشته گرايي در واقع انديشه رضا شاه بود براي دفع ملايان و اسلام در متن جامعه. او براي جبران اين خلا> ايدولوژيك اسلامي ايران باستان و فارس آريايي را ابداع كرد.در پي همين سياستها بود كه به براي گيلانيان و آذربايجاني ها جوك هاي بخصوصي را ساخته و پرداخته كردند؛ تا مردم را سرگرم كنند. بقيه را در مورد مطلبي كه براي اشكالات تالار جوك نظر داده ام ميآورم؛ كه استارتر اين تاپيك سيروس خان هم مضمون« ترك اگر لقمان شود باز هم ...است» استفاده كرده اند و به مردم آذربايجان در امتداد همان سياست فاشيستي و ايران خراب كن حمله كرده ايد:
اكثر جوكهاي تالار خوب است.جوك براي خنداندن است و دليلي ندارد كه در آن به احساسات ديگر حمله شود.اگر جوك براي هدفي غير از خنداندن باشد مسئله ساز است.البته اكثر كساني كه اين جوك ها را ارسال ميكنند ؛ دوست ندارند كه به احساسات ديگران صدمه بزنند و يا خداي نكرده توهين كنند. بلكه اسير فرهنگ سازي غلط رژيم گذشته هستند.اين موضوع را كمي توضيح ميدهم:
در زمان رژيم گذشته بعضي از استانها و اقشار با رضا شاه مخالف بودند و او را عامل اجنبي ميدانستند. مثلا اهالي گيلان او را قاتل قهرمان خلق گيلان و ايران ؛ ميرزا كوچك جنگلي ميدانستند. از اين رو از رضا شاه در گيلان استقبالي نشدو حتي او را در رشت كه تيمور تاش را همراه خود كرده بود؛ هو كردند. زيرا تيمور تاش در زمان قاجار حاكم گيلان بود و بسياري از مردم را كشته بود و كشتار او هم به اين صورت بود كه دستش به عوامل مبارز جنگلي نميرسيد وقتي عوامل حكومتي مردم عادي و يا سمپات هاي مبارزان جنگل را دستگير ميكردند؛ نام اين دستگير شدگان را مي پرسيد و معمولا اگر كسي نامش ايراني بود مثل بيژن ؛ رستم و سهراب ؛ بهمن و ....دستور اعدام آنان را ميداد و به سبب همين خاطره مردم او را حتي در جوار شاه زمان هو كردند.اين تيمور تاش آدمي بوده است كه بنا به نوشته تاريخ نويسان گربه اي را زنده زنده در آتش شومينه خانه اش انداخته است
رضا شاه و اياديش براي انتقام از مردم غيرتمند گيلان جوك هايي اشاعه داده اند مبني بر بي غيرتي مردان گيلاني و حشري بودن زنان گيلاني كه به آبروي خود توجهي ندارند و با هر مردغريبه اي هم بستر ميشو ند؛ چيزي كه واقعيت ندارد و اين خصوصيات بيشتر شامل دختران فاسدش از قبيل اشرف ميشد.
رضا شاه براي اين كه ملاها را بكوبد از اسلام فاصله گرفت و تاريخ ايران باستان و نژاد آريايي را در برابر ملايان و اسلام علم كرد. در اين راستا لازم بود كه اقوام غير فارس( اين آقا مازندراني ؛ گيلاني ؛ كرد را جز فارس ها طبقه بندي كرده بود؛ كه يك گيلك زبان كرد و يا فارس را نميفهمد؛ همان گونه كه يك ترك زبان آنان را نميفهمد ولي تركها را جدا جدا بحساب آكرده است مثلا يك ترك آذربايجاني زبان قشفايي را ميفهمد ولي در طبقه بندي از ترك و قشقايي جداگانه نام ميبرد تا جمعيت تركان را كم جلوه دهد تا نيات پليد خود كه همانا حفظ قدرت خودش بود؛ بر آورده شود). عده اي فارس ساده دل ين حرف ها جدي گرفته اند و مثلا فكر ميكنند كه نژاد آريا هستند؛ كه چنين چيزي اصلا وجود ندارد و حتي قبل از اسلام اين نژاد با اقوام ديگر ممزوج شده و بعد از اسلام هم با ترك و عرب و مغول مخلوط شده است و جفنگي بيش نيست؛ منتهي چون اين سياست عقده خود كوچك بيني فارس هاي عقب مانده را جبران ميكرد برايشان خوش آيند بوده است و به آن توهمات حتي بعد از حكومت خميني هم ادامه ميدهند.از جهت سياست هاي پهلوي به اقوام غير فارس بويژه تركهاي ايران توهين شده و سعي در ايجاد حقارت در آنان شده است تا با كوچكتر جلوه دادن آنان فارسها را بزرگ تر جلوه دهند.
اين سياست پهلوي كه در زمان حكومتش فرهنگ سازي غلط شده است باعث ايجاد فتنه در ايران در اين زماني است كه همه ما به اتحاد و يگانگي نياز داريم.و از آن گذشته اگر فارسهاي عزيز در اين توهمات در جا بزنندسبب اجراي سياست هاي رضا شاهي شده و به علت اشاعه اطلاعات غلط از پيشرفت كشور جلوگيري نموده و فرهنگ خود را مسموم خواهند كرد؛ فرهنگي كه عليرغم آن چه كه در گذشته چه بوده است؛ امروزه از فارسها در ايران و افغانستان و تاجبكستان زاييدن خميني و ملا عمر و چريكهاي بنيادگراي اسلامي در تاجيكستان است كه فعلا رهبر آنان قدرت را در دست نگرفته است؛ كسي كه در توهم بيانگارد از همه برتر است بفكر سازندگي نخواهد بود و به توهمات دل خوش كرده و عقب خواهد ماند:
آذربايجاني وقتي كه در اين سايت ببيند كه يك فاشيست فارس با مونتاژ بيل در دست قهرمان ملي ايران علي دايي و نوشتن چند جمله تحقير آميز در زير آن وي را تحقير ميكنند ؛ طبيعي است كه به سمت پان تركيست ها كشيده ميشود. در اين سو اگر بپذيريم كه اين جوك ها خواسته طبيعي ملت ايران است( كه البته نظر غلطي است و اين فرهنگ سازي پهلوي بوده است) نور در نور ميشود چرا از آذربايجاني توقع پذيرش تحقير را داريم.
اين همان راهي است كه فارسها را در يك غرور كاذب نگه داشته است ؛ بطوري كه در دوره پهلوي بنا به علتي روشن فكران ايراني نامهاي به سفير انگلستان نوشته بودند كه آقاي سفير شما ما را با هنديان سيه چرده اشتتباه گرفته ايد و امروز آن هندي سيه چرده بمب اتم دارد و خود كفايي تغذيه اي دارد و غذا هم صادر ميكند و صنعتش هم از ايراني جلو تر است و ولي فجيع از فرهنگ هندي بر نمي خيزد ولي اين قوم ايراني بزرگترين وارد كننده گندم در جهان است و آبگوشت او را از واردات غذايي از چندين ملت تامين ميكنند و هنوز هم اين حماقت ادامه دارد؛ اگر در پس اين افكار عقليتي وجود داشت كه اين وضع بر ما عارض نميشد ؛ اميد وارم شما نيز چون بنده مخالف اين طرز فكر و خود داري از تحقير اقوام و مردم ديگر باشيد.
ايراني امروز آن قدر عقب مانده است كه حتي از تركيه هم چندين سال عقب افتاده است و آن كشور حتي در زمان پهلوي هم مثلا يك سندرم به جهان علم پزشكي معرفي كرد (سندرم بهجت) و ايراني نه تنها در جا زده است ؛ بلكه به قهقرا هم رفته است و تازه فاشيست هاي آن ادعاي برتري بر اقوام ترك و هند و... دارند.
اگر ما اين وقايع را از ريشه ها نخشكانيم و در برابر اقوام تحقير شده به اشتباه خود اذعان نكنيم؛ ايران و ايراني در خطر خواهد بود. ايران كشوري كثير المله است و در اين مواقع با احترام و سازندگي ميتوان كشور را سر بلند كرد و وجود اين جوكها مانعي براي اين احترام و سازندگي است.
چه بخواهيم و يا نخواهيم اين روح زمانه ما به اين سو حركت ميكند؛ حركت به سوي برابري و احترام متقابل ؛ من و شما نخواهيم توانست در برابر اين امواج بيايستم و اگر ايستاديم ؛ بدنام خواهيم شد.
انتشار واقعيت و حقيقت در بين مردم و دادن اطلاعات درست به آنان ضامن پيشرفت كشور و سربلندي ايراني است.
جوك خنداندن است و جوك توهين كردن نيست. اگر به كسي توهين شد بايد انتظار توهين را داشت و اين در نهايت به هم بستگي ما ضربه ميزند و حداقلش اين است كه سبب اشاعه دروغ براي ساده دلاني كه خبر از چيزي ندارند خواهيم شد و از اين ساده دلان كم نيستند كه نژاد آريا و برتر بودن ايراني را به راحتي پذيرفته اند.
بنابراين من درخواست ميكنم كه در ارسال جوك ها از خطاب قرار دادن مردم و معرفي كردن آنان به صفت بد( همانند آن كه در باره مردم محترم قزوين؛ گيلانيان غيور و مردم آزاده و دلير آذزبايجان )خودداري گردد كه اين خود داري نشانه شعور خواهد بود .
جوك براي خنداندن آري ولي جوك براي توهين و تحقير خير.
Article originally appeared on افشا (http://efsha.squarespace.com/).
See website for complete article licensing information.