آیا زبان دری ادامه زبانهای پارتی و ساسانی است؟
در ایران عناصر ایران باستان گرا در جهت توسعه دیکتاتوری رضا شاه و مرام ایران باستانی او که نقش مذهب را در حکومت رضا شاه بازی میکردافکار و عقاید غلطی را ترویج کردند که درناسیونالیسم سلسله پهلوی این عقاید دروغین و غیر واقعی بخوبی دیده میشود.علاقمندان میتوانند برای تفصیل اشکالات این ناسیونالیسم به لینک زیر مراجعه کنند
ناسیونالیسم سلسله پهلوی
http://efsha.squarespace.com/blog/2012/6/22/252154768527.html
در زمان هخامنشيان زبان درى وجود نداشته است و هر زبانى كه بوده است غير زبان درى است.
در زمان اشكانى زبان پهلوى بوده است. ممكن است در گروهى باشد كه زبان درى هم در آن گروه است ولى زبان ديگرى بوده است. ساسانيان زبان ديگرى داشته اند كه جدا از زبان اشكانى بوده است ولى ساسانيان هم آن را پهلوى خوانده اند!
زبان درى در زمان صفاريان به ايران وارد شده است و قبل از صفاريان در ايران تاريخ ادبيات ندارد.
اين دروغ و جعل ايران باستان گرايى را فراموش بفرماييد كه زبان درى همان زبان داريوش و فياد و اردشير است!
من معتقد بحقوق بشر و دمكراسى هستم و هيچ زبانى مورد نفرت من نيست. اگر در ايران زبان درى ابزار كار ديكتاتور شد و از آن سو استفاده شد ، اشاره من به ديكتاتور و زبان اوست.مثلا قبل از رضا شاه و سياستهاى ضد ايرانى او بنام (يك ملت يك زبان) ، اولين رئيس جمهور جمهورى آذربايجان در سال ١٩١٨ ميلادى ميگويد ما مثل سياوشيم و از آن آتش و خاكسترىش ( حمله روسّيه در زمان شوروى ) مثل ققنوس بيرون خواهيم آمد. مطمئنا اگر بعد از اجراى سياستهاى رضا شاهى بود كه بر ضد زبان تركى در ايران كار ميكرد ،چنين حرفى را نميزد. شما ببينيد در پشت حرف چيست به ماوراى حرف برويد - من تنفری نسبت بزبان دری ندارم.
مگر شاه اسماعيل ترك اسم فرزندانش را از شاهنامه انتخاب نكرد؟ كسانى كه زبان درى را ابزار كار استبداد خود كرده اند ، دشمنان ايران و زبان درى هستند.
در ضمن بياد داشته باشيد كه ايران باستان گرايان با جعليات بسيار سعى كرده اند مرام ديكتاتورى خود را جا بيندازنند و با همراهى اديبان خود فروش اين كارهاى زشت را كرده اند.تا بیشتر دزدی و چپاول بکنند. به لينك دكتر غياث آبادى توجه بفرماييد كه راجع به كتيبه و آثار باستانى جعلىً پرداخته است.
۲ حوت (اسفند) ۱۳۹۷
“اینکه امروز زبانهای بنامِ فارسی باستان، فارسی میانه و فارسی جدید وضع شده است و در تاریخ، ما به این نامها زبان نداریم؛ به این دلیل است که نامِ این زبانها توسط مستشرقان، بهخصوص زالمان بنا به عدم شناخت از زبانهای ایرانی وضع شد؛ بعدها که مستشرقان شناخت مناسب و درست از زبانهای ایرانی پیدا کردند، به این اشتباهشان پی بردند. بر گرفته از مقاله: پیشینه و جایگاه فرهنگی سیاسیِ زبان پارسیِ دری در افغانستان یعقوب یسنا،روزنامه ماندگاری، 28 میزان ۱۳۹۵
عده ای از زبانشناسان، معتقد هستند که“ زبان پارسي دري دنباله پهلوي اشكاني در ناحيه بلخ خراسان است نه مولود پهلوي ساساني در فارس.” (35) “دلایل دیگر نیز این نكته را تأیید میكند از جمله اینکه در فارسی دری واژههایی هست كه خاص زبان پهلوی اشكانی است و در پهلوی ساسانی بهكار نمیرفته است. فارسی دری که زبان مردم تیسفون و فرهیختگان و دیوانیان سراسر ایران بود، سرودند؛ یعنی همان زبان مردم خراسان که در زمان اشکانیان زبان رسمی ایران بود بر گرفته از : خاستگاه زبان فارسی و كشف حلقهی مفقوده تقی وحیدیان کامیار ،نخستین همایش ملی ایران شناسی ،۱۳۸۲
در میان خیل عظیم ادیبان و زبانشناسان تعداد افرادی که به به این موارد اشاره کنند به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد.این موارد اگرچه بحدی ساده و ابتدایی هستند که فهم آن نیاز به تحصیلات آکادمیک یا مدارک تخصصی زبانشناسی نیست اما به دلیل ورود بحث به منازعات قومیتی مورد توجه واقع نشده است و به دعواهای بچگانه و سخیفی در حد تعیین نام این زیان تنزل یافته است. محققین حتی درباره اصطلاحاتی چون دری،پهلوی و فارسی به تعریف واحد و مشخصی نرسیده اند و هرکس بنابر اهداف و اغراض خود با قرار دادن و جا به جایی کلمات، خود باعث مغالطه می شوند. همچنان درباره تغییر و تحولات فارسی در این دوره های زمانی می نویسند و یا دری را ادامه پهلوی معرفی میکنند. همانطور که اشتباه بودن نظریه دری ادامه پهلوی ،واضح و روشن است به همان نسبت عدم ارتباط زبان و لهجه ادبیات فارسی با هیج نقطه ای از منطقه شرق ، بحث پیچیده ای نیست البته حل این مسئله با دیدگاه های ملیگرایانه و سنتی به تاریخ غیرممکن است.
“قصد من آن بوده است که چینش روایات را چنان تدارک ببینم که هنگام نتیجه گیری، خود کمتر سخن بگویم و بگذارم که خوانندة هوشیار ... خود به نتیجة مطلوب دست یابد. “(20)
« عقیده ای که تاکنون اظهار کرده اند که زبان پهلوی یگانه زبان دوره ی اشکانی و ساسانی بوده، درست نیست. از دوره ی اشکانیان به بعد زبان دیگری در ایران پیدا شده که همان زبان فارسی ادبی امروز باشد که به مرور زمان تکامل یافته و به این صورت درآمده است. نام این زبان همیشه زبان دری بوده است. زبان دری کلمات هوزوارشی نداشته و زبان مشرق ایران بوده و زبان پهلوی که هوزوارش داشته و در مغرب ایران معمول بوده است ». (نفیسی، تاریخ نظم و نشر در ایران)
این نظریه به مذاق زبانشناسان افغانی و تاجیک خوش تر آمده عبدالحـی حبیبی میگوید: “ایــن نظرجـدیـد عـلمی کـه زبان دری افغانسـتان از پهـلوی نزاییـده، اکنـون یک سـند قـوی و واضحی را پیدا کرده، که آن عبارت از کشف سـنگ نبشـته مکـشـوفه بغـلان را به زبان دری و رسـم الخـط یونانـی می بیـنیم، اعتـراف می کنـیم، که زبان دری کـنونی از پهـلوی منـشعـب نشـده است.
Reader Comments (1)
هوزوارِشن ادبی: بغرنجی های ادبی؛ هوزوارِش: واژگان و کلماتی به خط پهلوی که از زبان های دیگر چون سُریانی و سامی وارد زبان پهلوی شده اند.
هُزوارِش یا اُزوارش(هُز/اُز+وار+ش) در نوشتههای پهلوی به واژهها یا بخشهایی از یک واژه گفته میشود که به زبان آرامی و به خط پهلوی نوشته میشد اما هنگام خواندن آنها برابر پارسی میانه آنها تلفظ میشد.[۱] این کلمه نخستین بار به صورت «زوارش» در کتاب الفهرست ابن ندیم به کار رفتهاست.[۱]
اولین کتابی که هزوارشهای پهلوی را گردآوردی نمود، فرهنگ پهلویک بود. در این فرهنگ حدود ۵۰۰ هزوارش، که در نوشتههای پارسی میانه زردشتیان با خط پهلوی به کار میرفته، و معنی آنها به پازند آمده است. این فرهنگ احتمالاً یا در اواخر دورهٔ ساسانی یا در قرن سوم هجری تألیف شدهاست[۲]
برای نمونه ملکا نوشته میشد و شاه خوانده میگشت. ابن مقفع میگوید که اگر کسی بخواهد گوشت بنویسد،lxm نوشته و gōsht میخواند و نان را bsrh نوشته و نان میخواندند. در تمام متنهای پهلوی هزار و دویست هزوارش شناخته شدهاند.
هزوارش یک عادتِ خطی است و نه یک عادت زبانی، از این رو با وامواژه تفاوت دارد و این واژهها، نباید به عنوان لغات آرامیِ دخیل در زبان پهلوی دانسته شوند.[
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B4