سرزمین های عجیب و مردم مهربان.................۵
آیا ترکان ایرانی از نسل مغولان مهاجم به ایران هستند؟
همیشه در ایران یکی از اقوام قدرت را بدست میگرفت و بعلت زیادی جمعیت ترکان ( ترکمنها و ترکان خراسان و کرمان و استان فارس و آذربایجان و استانهای هم جوار مثل ترکان قزوین و همدان و ساوه وقم که قم در ترکی بمعنای شن است ) میتوانسته اند بیشتر حاکم شوند ولی میبینیم که لرها با کریم خان زند بقدرت رسیده اند یا سیستانی ها با یعقوب لیث در ایران قدرت داشته اند. برای بدور بودن از تاثیرات غلط لازم است در مطالعه نوشته ایشان این مسایل را در نظر گرفت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بنابراین ایرانیها تاریخ خود را زیر سیطره اشغالگر ان طی کرده اند.بیگانگان در ایران کشور تاثیرات زیادی گذاشته اند.اعراب با زور شمشیر ایرانیان را مسلمان کرده اند.اما ایرانیان بدون شرط اسلام را قبول نکرده اند و اسلام شیعه خودشان را ساخته اند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از افشا: اکثریت مردم ایران در قدیم سنی بوده اند و شیعه شدن کشور اقدامی سیاسی برای جلوگیری تصرف کشور از سوی خلفای عثمانی بود که ایران را از تصرف عثمانی نجات داد با این که سلسله حکومتی در آن زمان صفویه خودش از ترکان بود. لابد از نظر این نوسینده صفویه هم مثل قاجار اشغال گر و بیگانه است!!ر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این توانایی بخصوص یکی از عللی است که ایرانیان توانسته اند فرهنگ خود را حفظ کنند اصلا اکثر کارهای ماندنی و درخشان ایرانیان در زمان اشغال کشور صورت گرفته است. اشغال برای مسپله بوده است ولی روحیه استقلال ایرانی سازنده بوده است
اشغالگران تاثیرات دیگری هم بر ایرانیان گذاشته اند.و سبب ملاحظه گری و محافظه کاری آنان شده است. مثلا گفته میشود که بله را در پنجاه و هفت شکل میتوانند ادا کنند که معنای متفاوت داشته باشد.البته این گفته جوک است ولی قسمتی از حقیقت را در خود دارد.
افراد مسن میگویند ایران محلی است که آدم های غیر صبور را صبور میکند و آدمهای صبور در ان غیر صبور میشوند.این حرف هم قسمتی از واقعیت را در خود دارد.پزشک مشهوری در ایران بمن گفت مشکل من این است که از این مردم نمیتوانم علت اصلی بیماری آنان را بدانم.زندگی در زیر یوغ اشغالگران سبب تیز شدن غریزه حیات و مخفی کاری شده است.زندگی در زیر یوغ اشغال گران انسان را در هنر سر راست نرفتن برای بیان عقاید و خواسته های خود استاد میکند.خلاصه این وضعیت انسان را از به زندگی صلح امیز با دیگران در شرایط اختلاف در منافع میرساند.
..............................................................................
در کل ایرانیان بیشتر به آمریکاییان شبیه هستند .یرانیان آریایی هستند ولی مثل آمریکاییان سفید نیستند و رنگین پوست هستند سر آنان طویل است پیشانی بلند دارند بینی باریکی دارند تمایل به لاغری دارند. با هوش و دوستانه هستند طرفدار داستانهای بلند و نکته سنجی هستند. در کل به غربیان شبیه هستند که البته این خصوصیات در عشایر کمتر ودر شهرها بهتر میشود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از افشا: نوشته ها مرا یاد حرفهای هیتلر انداخت در زمان نگارش کتاب شش سال از پایان جنگ جهانی دوم گذشته بود. راه و روش هیتلر ضد انسانی و غلط علمی بود.بر اساس علم بیولژی انسان فقط یک نژاد داردو سیاه و سفید و زرد پوست هر کدام نژاد مستقل و جدایی نیستند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ایل خان هر عشایری مثل شاه بود و شاه ایران در واقع شاه شاهان بوده است.ایل خانها مثل مجلس اشراف شاه را دراداره کشور یاری میدادند.ایل خانها بشاه ملیات میدادند و سرباز برای ارتش فراهم میکردند.ولی هر ایل عشایری استقلال زیادی در داخل افراد خود داشت که بیشتر از اختیارات ایالتهای آمریکاست. این سیستم از تقسیم اختیارات حکومتی سبب بقای ایران شده است گر چه زیر بنای آن فئودالی است ولی درکل سازنده و مناسب است.
در قرن هجدهم فاجعه بر ایران حاکم شد و یک قوم بیگانه ترک بر ایران سلطه یافت تاثیرات این فاجعه تا کنون هم ادامه دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از افشا: قاجاریه قوم ترک بیگانه نیست بلکه ایرانی و ساکن ایران بوده اند و در سیاست صفویه دخیل بودند .بنظرم این اطلاعات غلط نویسنده از مطالبی است که از دولتیان وابسته به پهلوی شنیده است. موسیقی ایرانی در زمان قاجاریه رشدش از موسیقی دوره پهلوی بیشتر بوده است ورضا شاه از ترکیه دور تر نرفته بود شاهان قاجار اروپا دیده بودند و ناصرالدین شاه مدرن تر از رضا شاه عکاس ماهری بود. ارتش قاجار در حمله جنگ جهانی اول تلفات قابل مقایسه ای به مهاجمان انگلیسی و روسی وارد کردند و پایتخت کشور اشغال نشد و شاه بر قدرت باقی ماند ولی ارتش رضا شاهی یک ساعت هم مقاومت نتوانست بکند و لشکر شرق مشهد تا بندر عباس عقب نشینی کردوپایتخت اشغال شد و شاه هم اخراج شد
اصولا لهجه فارسی تهرانی همان فارسی فتحعلی شاهی است زیرا تهران زبانش فارسی نبوده است و شبیه زبان مازندرانی بوده است.
لهجه تهرانی یکی از لهجههای زبان فارسی است که معمولاً در ایران لهجهٔ معیار شمرده و در رسانههای گفتاری ایرانی (به جز رسانههای محلی) از این لهجه استفاده میشود. همچنین در تدریس زبان فارسی در کشورهای غیرفارسیزبان نیز از این لهجه استفاده میگردد. لهجهٔ تهرانی به شکل کنونی از زمان قاجار به وجود آمده است و با لهجهٔ اهالی بومی تهران متفاوت است.
لهجه قدیم تهرانی هنوز هم در مناطقی مانند شمیران و دماوند وجود دارد ولی در معرض نابودی است.
https://fa.wikipedia.org/wiki/لهجه_تهرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آنها سلسله قاجاریه را تاسیس کردند که توهینی براین خاک بود.آنها مردم را مورد سو استفاده مالی و غیره قرار دادند آنها راکنترل کردند ولی حکومت نکردند.این سلسله ایران را برای منافع اقتصادی خودش میخواست و از سیستم فئوادلی آن بنفع خود بهره برد با جابجا کردن ایل خانها و حکمرانان جای خالی آنان را به مظنه میگذاشت و هر کس پول بیشتری میداد حاکم میشد. این وضعیت توسط خریداران برای مناصب پایین تر اقدام میشد و آن مناصب فروخته میشد.دولت تبدیل بسازمانی مخوف و سیری ناپذیر شده بود.این سازمان دولتی از مردم تغذیه میشد وتمام دارایی آنان را غصب کرده بود. و پول سیاه هم برای این مردم باقی نمیگذاشت.
دادگستری برای فروش بود .قدرت برای سرکیسه کردن مردم بود.ارتش و نیروی پلیس تضعیف شد و فاسد بود و اصول اخلاقی ویران گشته بود.
تمام کشور مورد سو استفاده قاجار بود ولی نتوانستند به مخزن اصلی که همان عشتیر باشد برسند اینها در پناه کوه های بلند بودند.لرها - کردها - بختیاری ها و قشقایی تا حدودی استقلال خود را حفظ کردند. در حقیقت قدرت این عشایر بیشتر هم شد زیرا کشاورزانی برای حمایت از تولید و مزرعه خود به این عشایر پیوستند تا کمتر مورد جور حکومت مرکزی باشند
این عشایر براه قدیمی و سنتی خود ادامه میدادند تا این که رضا شاه در سال ۱۹۲۵ بقدرت رسید و سعی کرد که این عشایر
را از حالت
فئودالی بیرون بیاورد و اسکان دهد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از افشا:احتمالا رضا شاه برای بقای حکومت خودش میخواست که عشایر را کنترل کند.با مزدوری و ساخت و پاخت با انگلیس بحکومت رسید و برای اولین بار در ایران کسی شاه شد که پشتیبانی قومیتی و عشایری نداشت و احساس امنیت نمیکرد. این مسئله ای که هنوز هم بعد از نود سال پایان نیافته است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در کتاب خانه های ما این مردمان را درست توصیف نکرده اند بلکه آنان را وحشی هم خوانده اند.بعضی از این عشایر در ماموریت های وحشیانه اعزام شده اند و مورد سو استفاده قرار گرفته اند. اما من که در بین این عشایر زندگی کرده ام و با تمام رده های دست پایینی و ارشد این مردم صحبت کرده ام آنها میستایم.
امروزه آنان یک چهارم چمعیت ایران شانزده میلیونی هستند
آنان تحت حاکمیتی شبیه زمان قدیم خود هستند. ایل خان رهبر اصلی است و زیر نظر او خانهای دیگر مثل کلانتران که هر کلانتر هزار خانوار یا بیشتر را سرپرستی میکند و مثل کدخدا که بیست خانوار را سرپرستی میکند
- اداره امور را بر عهده دارد
این چهار عشایر نشانه استقلال و غیور هستند و امکانات زیادی دارند و سلحشور و دلبسته بخاک هستند اگر اراده سیاسی و عقلانیت لازم وجود داشت اینها را میتوان به نیروه های چریکی تبدیل کرد که هر اشغال گری را در دراز مدت با بدبختی از ایران بیرون بکند.آنها در سرزمینی زندگی میکنند که کوهستانهای بلند است و فقط با قاطر میتوان از آن گذشت. اینها همه جای خاک و غارها و گذرگاه ها و چشمه ها را بخوبی میشناسند.ماموریت مرز داری آنان پیوستگی تاریخی دارد و هنوز هم به آن افتخار میکنند.اما فعلا سرنوشت این است که این نقش خود را کنار بگذارند و تغییر زندگی دهند .چیزی که همه جای دنیا هم اتفاق میافتد
Reader Comments