« ترور دانشمندان اتمی توسط حکومت ملایان انجام شد | Main | - درباره جمهوری آذربایجان و جنگ تحمیلی روسیه و ارمنستان : ردپای مسکو در بروز شعله‌های آتش در قره‌باغ - دکتر افشار سلیمانی »

ده آفت معرفتی در میان روشنفکران غربتی - احمد آل حسین


در نوشته های زیر به روشنفکر حمله میشود که از نظر من ارتجاعی است
دوستان نظر شما درباره نوشته زیر در نقد اپوزیسیون چیست؟ من نظراتم را در زیر نوشته ام منتظر شنیدن نظرات پربار شما میمانم
این نوشته چرا این قدر مغشوش است؟ از یک طرف میگوید که بنیادگرایان ناشی از زد و بند غرب هستند. و از طرفی از حدای آنان تمجید میکند.طوری نوشته اید که انگار دین اشکالی ندارد.ادیان در روی زمین وقتی که سازمان یافته شدند بعنوان سازمان سیاسی عمل میکنند و ربطی به خدای عالم ندارند بلکه خدا ماسکی برای پوشاندن اهداف سیاسی آن ادیان سازمان یافته است
در مورد ذات گرایی از نوشته های شما: مگر در ادیان سامی جوانه های خشونت وجود ندارد؟ شما چرا این را انکار میکنید؟  مثلا در زمان صدر اسلام جنگی شده است و غنایمی را سپاه پیامبر بدست آورده است و در تقسیم غنایم عربی احساس میکند که محمد حق کشی کرده است و بروی وی تف میاندازد در جا شیفتگان محمد گردن آن عرب را میزنند.از این آیین خشونت ساخته نمیشود؟ شما چرا از اسلام دفاع میکنید 
در مورد استثنا پنداری و.....: نوشته شما همه را داوری میکند ولی خود شما نظری ندارید که چرا غرب توسعه پیدا کرد و ما عقب مانده شدیم. ایراد گرفتن آسان است ولی ساختن مشکل است. هر کسی میتواند از این حرفها بزند. راه نجات ما چیست ایا ادامه جمهوری اسلامی است و باید از این حکومت حمایت کرد؟ ایا جمهوری اسلامی مانع توسعه است یا نه؟ شما چه بخواهید و چه نخواهید با این روش اعتماد بنفس مخالفان را از بین میبرید چون به ایراد گرفتن پرداخته اید و ویران کردن ولی از ساختن گریزان هستید. اصولا استعمار و استثمار پس از قوی تر شدن غرب بوجود امده است بهتر است بمنشا اولیه دورخیز غرب برای پیشرفت نظر داشت وحتی در خود غرب هم اسپانیا خیلی از مناطق اشغال کرد اما غارت اسپانیایی به جمع آوری طلا انجامید ولی غارت بریتانیا در زمان انقلاب صنعتی به قدرت گسترده تری ختم شد شما به جزییات توجه نمیکنید
نوشته شما بشدت از طرفداری اسلام و شاید ملایان حاکم است.حمله به روشنفکران از نظر من کاری ارتجاعی است که در نوشته شما بشدت دنبال شده است
دوستان نظر شما درباره نوشته زیر در نقد اپوزیسیون چیست؟ من نظراتم را در زیر نوشته ام منتظر شنیدن نظرات پربار شما میمانم


https://rahetohid.wordpress.com/2011/06/08/iranian-intellectuals/ 

ده آفت معرفتی در میان روشنفکران غربتی - 1

 هشتم ژوِِئن 2011

از : احمد آل حسین

مقدمه

این مقاله محصول تأملات شخصی این نویسنده بر روند تولید تحلیل های سیاسی، فرهنگی و فلسفی نیروهای روشنفکری اپوزیسیون ایرانی است در سایه تحولات اخیر منطقه و نسبت به فراگیر شدن حداقل ده شیوه بیمارگونه تولید معرفت اجتماعی در میان این نیروها اخطار می دهد. شیوه هایی که بدون نقد و تامل کافی از جانب گروهها و اشخاص مختلف بکار می روند و به سبب ناروایی و نارسایی اثری بس مخرب بر شکل گیری ذهنی نسل های جدید خواهند داشت. در پایان مقاله بخش کوتاه و ناتمامی را به راههای درمان و جلوگیری از طاعونهای فکری اختصاص داده ام.

 

در ابتدای این نوشته به جدّ تاکید می کنم که نه قصد کلیشه سازی دارم، نه برچسب زنی و اتهام به هیچ گروه و شخص خاصی. این مقاله همچنین نه از سر نا امیدی از فضای فکری-سیاسی امروز نوشته شده (که اگر این چنین بود بایستی سالها پیش نگاشته می شد) و نه به انگیزه سیاه نمایی و پاشیدن گرد بدبینی. ادعای ارائه یک برداشت اکادمیک علمی و تخصصی از معضلات جنبش های روشنفکری مخالف یا منتقد نظام را هم ندارم به دو دلیل: (1) در این زمینه هیچ کار علمی جامعه شناسانه منسجم و پژوهش نظام مند و نظریه پردازانه نیافته ام که بتوانم حداقل به عنوان پیشینه گفتار و ادبیات تحقیق از آن استفاده کنم؛ (2) اوضاع سیاسی فکری اپوزیسیون ایرانی را آشفته تر و پیچیده تر از این می بینم که امید وار باشم چارچوب های پژوهشی موجود که عمدتا همان نمونه های نشخوار شده و کپی برداری شدهء نظریه های علوم اجتماعی غربی هستند بتوانند روزنه ای برای ارائه تحلیل شرایط امروز فراهم کنند. انواع دهگانه بحرانهای فکری که در این نوشته تشخیص داده ام فقط جهت ارائه ابزاری برای مقایسه و سنجش و تحلیل بوده و افراد و گروههای واقعی به میزانی که به این نمونه های آرمانی نزدیک ترند به همان میزان بدان بحران ها و بیماری های فکری مبتلا تر.

 

اصطلاح «شبه روشنفکری» در این مقاله هم صرفا یک اصطلاح آرمانی است. در دنیای واقعی تشخیص اینکه چه کسی باید داغ شبه روشنفکری و چه کسی مارک روشنفکری تام را بخورد نه ممکن است و نه مطلوب. اما اینکه یک فرد یا گروه یا رگه فکری تا چه حد و کجا ها شبه روشنفکر است و تا چه حد و کجا روشنفکر تمام عیار شاید کمتر دشوار. ملاک تعریف شبه روشنفکری هم ابتلا به همین بیماری های فکری است که در این مقاله معرفی شده اند و بدیهی است به میزانی که بدین بیماری ها گرفتاریم شبه روشنفکریم (یعنی تحصیل کرده ای که فکر می کند درک روشن فکرانه تر و درست تر و دقیق تری از واقعیت نسبت به عوام دارد، اما در عمل سیاه چاله های زیادی در اندیشه اش می توان سراغ گرفت و متاسفانه به سبب همان توهم روشنفکری خود را از پذیرش کژی هایش معذور فرموده است و از درک پویایی های جامعه که توسط رابطه عوام با قدرت رقم می خورد عاجز می ماند).

بنابراین از این همین ابتدا باید اخطار دهم که جملات و گفته های ارجاع شده از افراد مختلف (هرچند در بیشتر موارد نامشان ذکر نشده است) هم نه به انگیزه دسته بندی ایشان در این انواع طاعون زدگی های فکری و نه به قصد برچسب زنی به ایشان بلکه صرفا جهت نمونه آورده شده اند.

_____________________

* استفاده از کلمه غربتی در این مقاله در اشاره به آن تیپ روشنفکرانی است که چه در داخل ایران چه در غربت، چنان با واقعیت های زندگی اجتماعی مردمانشان غریبند و بیگانه که در نتیجه در معرض طاعونهای ذکر شده فکری در این مقاله قرار  گرفته و خطر انتقال آن طاعونها را به روان و ذهن نسل های جوان ما تقویت می نمایند. همچنین کلمه غربتی به شکل استعاره ای به معنی کولی گری یا تعمدانه بر موضع و سبک فکری خویش اصرار کردن و تحول ناپذیر بودن است.

Posted on Thursday, April 14, 2016 at 12:35AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>