اقتصاد ایران یکی از علل باز تولید استبداد در ایران است. در اقتصاد ایران که ضد تولیدی و وابسته به بیگانه است و از زمان رضا شاه هم شروع شده است حاکمان ایران در واقع دلال تولیدات بیگانه هستند و منافعی همسو با آن تولید کنندگان دارند.این نوع اقتصاد از عوامل باز تولید استبداد در ایران است.اقتصاد شاه و ملا هر دو یک ماهیت دلالی دارد.منتها ملایان ده ها بار دلال تر و در نتیجه ده ها بار آدم کشتر و فاسد تر هستند و ده ها بار هم نوکری بیگانه را در عمل میکنند.مثل خمینی و ریگان که در ظاهر بهم دیگر فحش میدادند و جنگ داشتند ولی در باطن برای همدیگر کیک میفرستادند.
اقتصاد ایران وابسته بتولیدات سرمایه داران جهان خوار است و از این طریق دولت دلال تولیدات بیگانه در کشور تشکیل شد که با دولت رضا شاه شروع شده است و این حکومت بورژوازی کمپرادور در حکومت ملایی هم فرقی نکرد بلکه منافع بیشتری را بسرمایه داران جهان خوار رساند و میرساند.
هر اقتصادی بخشهای تولیدی -دلالی و بازرگانی و خدماتی دارد.مثلا اقتصاد آلمان بخش تولیدی اش قویتر است نه تنها صنعت و ماشین بلکه غذای بیشتر از نیاز خودش تولید میکندبنا به قوی تربودن بخش تولیدی اقتصاد آلمان را اقتصاد تولیدی مینامم.اقتصادایران در مقابل بخش دلالی قوی دارد (من در این نوشته بخش بازرگانی را بمعنای فروش تولیدات بخش تولیدی بکار میبرم) این بخش دلالی فقط مربوط به واردات است که در اقتصاد ایران بسیار قویتر است.تازه در این بخش دلالی هم عرضه نداشته اند مثلا در زمان خاتمی از کشور دبی که اقتصاد دلالی دارد چهار میلیارد دلار کالا وارد کرده اند یعنی فرد اهل دبی کالا را از کشور تولید کننده خریداری کرده است وبا سود بیشتر به طرف ایرانی فروخته است در این میان هم سی در صد یعنی یک میلیون ودویست هزار دلار سود برده است در جایی که فقط با بخشی ازااین مبلغ مشاغل زیادی میتوانستیم برای بیکاران ایرانی تولید کنیم
دمکراسی استثمار فرد از فرد را که در اقتصاد کاپیتالیستی موجود است را رد میکند وعادلانه نمیداند.اصولا اقتصاد بازار آزاد ربطی به دمکراسی دارد.زیرا بازار آزاد در عصر برده داری و فئودالیته هم وجود داشت.از نظر من دمکراسی یعنی حکومت عادلانه و عاقلانه و اقتصاد در حکومت دمکراتیک باید عادلانه و عاقلانه و برای بقای همه بشریت باشد.نه این که رشد اقتصادی داشته باشیم باز هم فاصله بین غنی و فقیر زیاد شود و اگر هم بحران اقتصادی داشته باشیم باز هم فاصله بین غنی و فقیر زیادتر شود
خامنه ای که خودش و سیاستش سبب بقای اقتصاد دلالی یا سبب بقای آصلی اقتصاد مضر و ضد ایرانی است نمیتواند اقتصاد مقاومتی داشته باشد.در عمل اقتصاد مانند اسبی است که ایران را بسوی وابستگی و عقب ماندگی و مرگ میبرد
نمونه بارز ضذیت با تولید را در سخنان احمدی نژاد میتوان یافت که گفته است چرا سیب زمینی بکاریم بجایش آب مورد مصرف برای تولید سیب زمینی را صادر کنیم . با این سیاست چای ایران و نیشکر ایران و تولیدات کشاورزی ایران در نود سال اخیر از بین رفته است.حرفهای احمدی نژاد را در ویدئوی زیر ببینید
آیا از زمان قاجاریه تا کنون پیشرفته تر شده ایم و یا این که عقب مانده تر شده ایم؟بنظرم در واقع ما عقب مانده
تر شده ایم.زیرا نه تنها به صنایع تولیدی جدید که خود کفایی ما را تامین کند و نیاز ما را ببیگانه از بین ببرد ،دسترسی پیدا نکرده ایم بلکه همان خود کفایی فئودالی خودمان را هم از دست داده ایم
خرابی اقتصاد ایران از زمانی آغاز شد که سیاست دولتهای نفتی ضد تولیدات داخلی بود، یعنی از زمان رضا شاه این دولتهای نفتی یواش یواش رشد کرده اند تا بوضع امروزی و در جمهوری اسلامی رسیده اند.مشخصه کلی این دولتها نوکری بیگانه در سیاست خارجی و ضد یت با تولیدات داخلی و دامن زدن به اقتصاد دلالی بر اساس واردات بوده است
.زمان احمد شاه اگر ما آبگوشت میخوردیم همه چیزش ایرانی بودولی در زمان محمد رضا شاه گوشتش استرالیایی ؛ نانش آمریکایی و حبوباتش هم از هند میامد.این اقتصاد کمپرادوری در دوره رضا شاه پایه گذاری شد و استعمار اقتصادی ایران شروع شد و این اقتصاد در زمان فعلی هم ادامه دارد و باعث تضعیف ایران و اقتصاد آن است و نشانه نوکر بیگانه و عامل بیگانه بودن خمینی مثل رضا شاه هم میباشد.