ما لیبرال دموکرات ها - خواه چپ و خواه راست - اگر هرباره خودمان مرزهایمان را با نئولیبرالیسم امپریالیستی و نمایندگان داخلی اش مشخص کنیم و اگر خودمان هرباره نشان دهیم چه اختلافی ما را از هاشمی ها و روحانی ... جدا می کند به سهم خود جلو بسیاری از انگ هایی که به لیبرال دموکراسی می زنند و آن را از سوی میانه رو ها در حاکمیت نمایندگی می بینند را گرفته ایم.
نمی گویم ما می توانیم جلوی این تهمت زدن ها را بطور کلی مسدود کنیم لاکن در موارد بسیاری قادر خواهیم شد بی پایه بودن چنین اتهاماتی را ثابت کنیم.
از نظر من بیشترین تردیدها و تزلزل ها را در لیبرال دموکراسی ایران جناح راست و لیبرال آن دامن می زند!
اگر ما لیبرال دموکرات های چپ و کارگری ، لیبرال ها را انتقاد کنیم به مراتب بهتر است تا این حملات را بعهده ارتجاع ایران بگذاریم. انتقاد از سوی ما هرباره برای تحکیم لیبرال دموکراسی و انتقاد دومی برای تضعیف آن خواهد بود!
فرهاد واکف
این را بنده بزبان دیگری بیان میکنم:
ارتجاع ایرانی در برابر پیشرفت کشور سد بزرگی است و عامل عقب ماندگی علمی و صنعتی و فرهنگی ماست.این ارتجاع با اصول دمکراسی و سکولاریسم و ارزشهای حقوق بشری مخالف است.امروزه که دمکراسی بر روی کاغذ دشمنی ندارد ارتجاع ایرانی سعی دارد خودش را دمکرات و معتقد به دمکراسی هم بنامد.مثلا مقامات جمهوری اسلامی میگویند ایران آزادترین کشور است و حقوق دمکراتیک مردم با انتخابات فراوان در تمام سطوح تامین میشود!!! که البته نمیتواند جلوه های ارتجاعی این رژیم مرتجع را بپوشاند.سلسله شاهیان پهلوی هم همینطور ادعا میکرد بلکه کورش را هم بنیان گذار حقوق بشر مینامید ولی کسی بالای حرف شاه نمیتوانست نظری بدهد چه برسد به انتقاد کردن یا مخالفت با نظر شاه.شاه بر خلاف قانون اساسی کشور را تک حزبی هم کرد ولی از ادعای خودش در مورد کورش بنیان گذار حقوق بشر دست نکشید.
نیروهای حاکم بر کشور در نود سال اخیر ارتجاعی و ضد مردم و ضد کشور بودند علیرغم ادعای بسیارشان بر وطن پرستی و خواستار پیشرفت ایران بودن فقط خیانت کرده اند
کمونیستها هم در عمل با مخالفت دمکراسی و ادعای این که این دمکراسی امپریالیستی و مرتجعانه است در عمل با این نیروهای مرتجع ارتجاعی همراهی کرده اند و اسیر برداشتهای ایدئولوژیک خود هستند.در عمل کار بجایی رسیده است که مثلا عده ای از کمونیستها از آخوندها و سیاست آنها دفاع میکنند.
از نظر من هر کسی که در ایران با مظاهر مدرنیته ضدیت میکند ارتجاعی است .مظاهر مدرنیته دمکراسی ؛ سکولاریسم و ارزشهای حقوق بشری است.من فکر میکنم که مظاهر مدرنیته بهترین محک برای یافتن مرتجع و تشخیص ترقی خواهان است
اکثریت اپوزیسیون ایرانی دارای باورهای ارتجاعی و استبدای هستند که منشا بسیاری از مسایل کشورمان است.این باورها متمایل به اسلامیستهای سیاسی و ناسیونال فاشیسم آریامهری است.این دو اپوزیسیون که در نود سال اخیر هم حاکمیت و هم اپوزیسیون هم بوده اند در عمل همسو با ارتجاع جهانی سبب عقب ماندگی در کشور ما شده اند.تا زمانی که مردم بسمت باورهای مدرنیته یعنی دمکراسی و سکولاریسم و حقوق بشر نروند نه تنها راهی برای اتحاد بین مردم موجود نخواهد بود بلکه زمینه ساز ادامه حکومت مرتجعین هم خواهند شد
از نظر من بر اساس منافع ملی و در حکومت استبدادی نمیتوان به اتحاد رسید زیرا منافع ملی خودش بر آمده از نظرات حاکمان است و منطبق بر دیدگاه سیاسی حاکمان است. مثلا در رژیم شاهنشاهی تقویت احساسات ملی و تقویت ارتش ملی ملاک بود و در رژیم اسلامی تقویت باورهای اسلامی و تقویت قدرت حکومت ملاک منافع ملی است. نام بردن از محک منافع ملی برای اتحاد سرپوش گذاشتن بر این ایده های و نظرات حاکمان است.ما را حاکمان به اتحاد نمیتوانند برسانند زیرا این حاکمان در طول تاریخ استبدادی فقط برای منافع خود کوشش کرده اند.ملت با رنسانس فرهنگی و دینی و سیاسی اگر بباورهای مدرنیته ای مزین شود یعنی باورهای دمکراتیک و ارزشهای حقوق بشری و سکولاریسم را باورهای خود و هویت خود بداند خواهد توانست بر خرافات و احساسات ضد عقلی فایق آید و عقب ماندگی علمی و صنعتی کشور را جبران نماید
_______________
در آن موقع اتحاد بر اساس دمکراسی است که حقوق اقوام ایرانی را میتوان به آنها داد و به قدرتمند شدن ایران هم کمک کرد
عملیات مشترک نیروهای ارتجاعی برای فریب مردم ایران:
اول-تقویت خرافات ملی در ایران.مثلا ترکان از نژاد مغول و بازمانده مهاجمان به ایران هستند
آیا ترکان ایرانی از نسل مغولان مهاجم به ایران هستند؟
http://efsha.squarespace.com/blog/2012/8/15/777269380210.html
یا ایرانیان اصیل آریایی نژاد هستند
کارهای ژورنالیستی دکتر اشرفیان بناب
http://efsha.squarespace.com/blog/2012/8/24/816321988263.html
آیا ایرانیان نژاد آریایی هستند
http://efsha.squarespace.com/blog/2012/8/15/286959975228.html
یا کورش بنیان گذار حقوق بشر, شعر سعدی بر سر در سازمان ملل و ......
دوم تقویت خرافات اسلامی در جامعه که در سی و چهار سال اخیر نمونه های بسیاری را دیده ایم
سوم حمله به دمکراسی و سکولاریسم و حقوق بشر و سازمان ملل و مبارزان حقوق بشری در کشور
چهارم - ضدیت با تولید در عمل و یا افزایش واردات و قاچاق دولتی نیازهای مردم در عمل
پنجم -تاکید بر ایدئولوژی و انکار ارزشهای مدرنیته ای مثل دمکراسی و سکولاریسم و ارزشهای حقوق بشری و تمایل به استبداد حکومتی