قمار ترکيه در سوريه - هادی قدسی
Saturday, October 20, 2012 at 07:02PM
افشا

 

 

نام:   الف
ای-میل:  
22:52 27 مهر 1391
جناب آقای هادی قدسی محترم
من این نوشتار را دو مرتبه ، یکمرتبه سرسری و یکمرتبه ژرف مطالعه کردم. حال یا از بیسوادی من است یا واقعاً نمیتوان فهمید ، منظور اصلی از نشر این نوشتار چیست؟
قمار بازی ترکیه در مورد سوریه آنهم آنچنانکه شما فهمیده اید و حلّاجی فرموده اید چه چیزی را میرساند و بازگو کننده چه چیزیست؟
البته شرح و تفاسیر حضرتعالی در مورد اوصاف شدیداً اغراق آمیز آقای فتح الله گولن ، و طرز نوشتارتان بخوبی و نیکی نشان میدهد که خودتان از پیروان پر و پا قرص اسلام هستید. زیرا شرح چنین اوصاف اغراق آمیزی در مورد یک انسان از ویژگیهای بارز و غیر قابل برگشت مسلمین است.
جناب هادی قدسی محترم ، من قصد اهانت و انگ زنی به حضرتعالی را ندارم ، اما بعنوان یک انسان ( اگر مورد قبول شما باشد) پرسشی دارم معمولی و ساده:
آیا این نوشنار شما برای این نبوده که پا نویس شماره 2 خودتان را عمومی منتشر بفرمائید؟
من در مورد دین با شما بحثی نمیکنم زیرا اسلام رابخوبی و نیکی میشناسم و در یک خانواده متعصب مذهبی دینی با تمام مهر و محبت های والدینم پرورش یافته ام و شما چه قبول کنید چه نکنید بیش از نیمی از قران را از حفظم و این خواست والدینم و فشار ملای مکتبی بود که من در آن قرآن را از سن پنجسالگی فرا گرفتم.
البته اکنون یک بیخدای کامل و تمام عیار هستم و اینها را عرض کردم که در پاسخ پرسشم (البته اگر لازم دیدید) متوجه باشید با چه کسی طرف هستید. البته اگر دوست نداشتید اجباری به پاسخ نیست و این یک روش انساندوستانه و انسان مأبانه است. شاد باشید.

______________________

نام:   هادی قدسی
ای-میل:  
00:10 28 مهر 1391
هم وطن گرامی
هدف اساسی نشان دادن مفهوم عملی استقلال وآزادی در تصمیم گیری های سیاسی و غیر سیاسی به هم وطنان خودمان که شیفته دخالت خارجی در امور ایران می باشند بوده است. درضمن دادن اطلاعات جمع شده ای که کم تر در یک جا جمع شده اند.
هدف بعدی که مورد انتقاد شما قرار گرفته است و درست نفهمیدم چرا؟ نشان دادن شخصیت گولن به عنوان یک رهبر مذهبی با آن تفاسیری که از سایت خودش استفاده شده بود. با وجود داشتن صفات خوب و انسانی، می تواند به گفته خودش حامل عارضه های روانی هم باشد(بند سوم معرفی خودش که هنوز به دلیل از دست دادن والدین، شب و روز گریه می کند و آن را درمساجد به حساب خدا می نویسد). میلیاردر شدن را به نام دین تجویز می کند و با سازمان های مخوف رابطه برقرار میکند و....می گویند در ترکیه ده میلیون پیرو دارد. ما ایرانیان یک بار گول همچنین رهبری که ذهنیت خودش را دین می پندارد وبه آن عمل می کند را خورده ایم لازم می دانم تجربه خودمان را به دیگران انتقال دهیم.
به هرحال یک نوشته نقاط ضعف و قوت دارد و شما خواننده گرامی می توانید در اغناء آن شرکت نمائید.

 

 

________________________

نام:  
ای-میل:  
09:20 29 مهر 1391
جناب آقای هادی قدسی محترم
با عرض سپاس از پاسختان بعرض میرسانم:
1- کسانی که دل بدخالت اجنبی برای کسب آزادی و رواج انسانیت در میهنمان دل خوش کرده اند هممین محسوب نمیشوند و از دو حال خارج نیست:
الف- نادانان ابلهی هستند که سطح فهم و شعورشان در حدّی بسیار پائین قرار دارد و یا جذب تبلیغات عناصری فی الذاته خائن و خودفروش شده اند.
ب- خائنین بالفطره ای هستند بیوطن که مایه ننگ و نفرتند و هیچ چاره ای برایشان کارساز نیست و این قوم ظاله مشخصه بارزشان زندگی خفت بار لجن آلود انگلی و پارازیتی است. متأسفانه از چنین طفیلیهائی کم نداریم.
2-از اینکه این آقای گولن ثروت اندوزی را بنام دین توجیه میکند، بایستی هر انسانی را که ذرّه ای انسانیت در وجودش هست بفکر وادار کند!! آیا فجایع هولناک و جنایات خوفناکی که زیر لوای دین آنهم از زمان پیدایش یهودیت تابحال انجام گرفته تاکنون مورد بررسی و حلاجی و تتبع قرار گرفته است؟ قرون وسطی مسیحیت و فجایع هولناک این 34 سال سیاه در میهنمان در لوای اسلام و دیگر فجایع مانند نابودی عده ای بیگناه در برجهای نیویورک و دیگر فجایع دلخراش که تماماً بنام دین انجام شده علت یابی علمی شده است؟
هر کسی یا هر نویسنده ای و یا هر تحلیلگری، بنا به باور و برداشت خودش گاهی مواقع مهملات و اراجیفی سر هم میکند که چنانچه مورد پرسش قرار بگیرد با سفسطه گری و مغلطه گری ، بدون پایه علمی و عملی سعی میکند خزعبلاتش را توجیه کند. اکثرشان هم با اختلاط اما و اگر و شاید و حتی تحکم آمیز به استدلالات مبتذل میپردازند.
در خاتمه بعرض مبارکتان میرسانم که این وراجی های من بر این پایه است که چنانچه اتفاقاتی ناگوار رخ میدهد و مرجع اصلی آن دین است، باید علت درستین آنرا پیدا و توجیه کرد. در ضمن در نهایت صداقت عرض میکنم که سطح دانش و فرهنگ و زکاوت من آنقدرها نیست که قدرت تشخیص منظور نظر آنجناب را در نوشتارتان داشته باشم. شاد و تندرست باشید.

________________________________

 

نام:  افشا
ای-میل:  
12:11 29 مهر 1391
من دیروز یک کامنت گذاشتم که متاسفانه درج نشده است.نویسنده لازم است غصه ترکیه را نخورد ترکها همواره زیرک تر از ایرانیان در هشتاد سال اخیر عمل کرده اند عراق در دست انگلیس بود و میتوانستن ترکیه را اشغال کنند و اسلحه بروسیه برسانند ولی ترکیه از خود دفاع کرد اما ایران اشغال شد یا در جنگ ایران و عراق از دو طرف ترکیه میچاپید و یا اکنون که هم اسلامی است با ملایان خوب بوده است و با آمریکا هم خوب بوده است نویسنده مثل احمدی نژاد نباشد که غصه گرفتارهای اقتصادی مردم اروپا را دارد مسئله خودش را حل کند.این نویسنده هم بهتر بود به مسئله ایران توجه میکرد و بملایان تذکر میداد تو که نان نداری ؛ دارو نداری ؛ ماشین نداری و .... چرا با غرب سر شاخ میشوی؟هر روز با بالا رفتن دلار از سفره مردم خمینی و خامنه ای دزدی کرده اند چرا این دزدی را بخدا منصوب میکنند

___________________

 

نام:؟؟  
ای-میل:  
16:55 29 مهر 1391
عزیزجان آقای هادی قدسی که به عزای ترکیه ننشسته اند! ایشان در توضیح ملخصشان فرموده اند که مقصودشان وانمود کردن استقلال عملی ترکیه در تصمیم گیریهایش و عدم وابستگی به نیروهای اجنبی است. (در اینمورد البته جای تأمل وجود دارد!)
علت پرخاشجوئی شما به ایشان برای من روشن نیست. از نوشتار ایشان غُصه خوردن برای دول دیگری مشهود نیست. شما به ایشان تذکردادن به اراذل معمم را توصیه فرموده اید. اولاً از کجا میدانید که این سبکسران معمم و رذل از ایشان حرف شنوی دارند و درثانی این نوشتار ایشان طبق توضیح ملخصشان در مذمّت بیگانه پرستان بوده است.
بشما دوستانه توصیه میکنم در گفتگوهای نوشتاریتان از پرخاشجوئی بپرهیزید و از عدم درج دیدگاهتان در صفحه روشنگری گلایه نداشته باشید ، چه، پس از ارسال دیدگاه شرایط درج آن بخوبی توسط این عزیزان توضیح داده شده است. صبور و بردبار باشید با درود

-----------------------------------------------------------------

 

 

از افشا

 سخنم را نگرفته اید.نوشته ایشان بنفع آخوندها و حکومت آنان است.ایشان فقط مانده است که بنویسد که آخوندها بهترین کار را کرده اند که با استقلال جلوی آمریکا و ناتو ایستاده اند.سیاست ترکیه در قبال سوریه بد باشد حتما سیاست مخالف ترکیه که سیاست علی خامنه ای است خیلی خوب خواهد بود!!!! با نوشته های روشنگرانه دوستان دیگر جناب قدوسی مجبور شده است برائت خودش را از ملایان اعلام کند ولی این چه برائتی است که سیاست ملایان در قبال سوریه را محکوم نمیکند ولی سیاست ترکیه در قبال سوریه محکوم میشود ببهانه عدم استقلال ترکیه و نوکریش برای امریکا.من با توجه بسابقه حکومت ترکیه که بخوبی در هشتاد سال اخیر گلیم خودش را از آب بیرون کشیده است و منافع ملی اش را تامین کرده است عرض کرده ام ایشان نگران نوکری و یا بی استقلالی ترکیه نباشند ولی انصاف داشته باشند ملایان را مستقل و سیاست ملایان در قبال سوریه را درست نشان ندهند که اقلیتی بزور در سوریه بر اکثریت حکومت میکنند که این حکومت در سایه کشت و کشتار و همسویی ملایان هم کار خدشان که آدم کشان قهاری هستند پا بر جا مانده است.از نظر من علیرغم اعلام این که ایشان ظاهرا برائت خودشان را از ملایان اعلام کرده اند؛ هنوز هم فکر میکنم در خط خدمت بملایان هستند

***************************************************************************

قمار ترکيه در سوريه
هادی قدسی


 




برای پی بردن به روابط غير منتظره و جنگی بين ترکيه و سوريه درپی روابط دوستی و همکاری نه چندان ديرپا، شايد لازم باشد مروری اجمالی بر پيشينه جدائی ها و دوستی اين دوکشور همسايه بيندازيم.
علاوه براين که در بخشی از دوران جنگ سرد بين شرق و غرب، سوريه در جبهه شوروی قرار داشت و ترکيه عضو پيمان ناتو بود، مسائل ديگری دوکشور همسايه را درگير خود کرده بودند. از سال 1943 که سوريه به استقلال رسيد، خواستار الحاق سرزمين سنجک الکسارت که در سال 1938 به اشغال ترکيه درآمده بود، می باشد. ديگر موضوع مناقشه بين دوکشور، چگونگی تقسيم واستفاده از منابع آبی است. در دهه 1980، سوريه پشتيبانی خود را از کردهای جدائی طلب ترکيه آغاز نمود به ترتيبی که دو کشوررا در آستانه جنگ قرار داد.
در سال 1988، دو کشور در مورد مسئله کردها به توافق رسيدند و سوريه اوجالان، رهبر کردهای پ کاکا را از اين کشور اخراج نمود.
با روی کار آمدن حکومت اسلامی اردوغان در ترکيه روابط دو کشور بسيار نزديک و دوستانه شد تا حدی که ترکيه قبل از تيره گی روابطش با اسرائيل، نقش لابی سوريه را نزد اسرائيل بازی می کرد. در سال 2005، دوکشور پيمان مبادلات آزاد تجاری ميان خود را امضاء کردند و مرزهای بين دو کشور را برداشتند. تجار ترکيه وارد بازاری بی رقيب شدند. وبالاخره برای شروع حل اختلافات آبي، توافق کردند به اشتراک سدی را روی رودخانه عاصی بسازند که بر اثر قطع رابطه از فوريه 2011، پروژه ساخت به حالت تعليق در آمده است.
در پی جنبش در کشورهای عربی وبروز تظاهرات در سوريه که درآن مردم خواستار اصلاحات بودند، با دخالت بعضی دول خارجی که اين تظاهرات را به خشونت کشانيد، از اوائل سال 2011 ترکيه انتقادات علنی و شديد خود را نسبت به بشار اسد شروع کرد و ساخته های روابط بين دوکشور به ويرانی کشيده شدند و بار ديگر دو کشوررا در آستانه جنگ قرار داد. اسد برای عقب نشاندن ترکيه بار ديگر از برگ کردها استفاده کرد و ترکيه را که در آستانه نزديک شدن به توافقی با کردها بود، وارد بحرانی جديد گردانيد. تجار ترکيه بازار پر رونق سوريه را از دست دادندو شمار زيادی سوری پناهنده در ترکيه، مشکل تازه ای برای حکومت اردوغان فراهم آوردند. ترکيه با پشتيبانی از مخالفان مسلح سوريه که با کمک های مالی عربستان و قطر و پشتيبانی کشورهای غربی همرا می باشد، خود را وارد راهی غير قابل برگشت کرده است. گزارش سازمان ملل متحد که در 17 اکتبر 2012 منتشر شد حاکی است که هزاران تن افراد مسلح از «اسلام گرايان افراطی مسلح» در سوريه مشغول جنگ با رﮊيم بشار اسد هستند. گفتن ندارد که اسلحه و هزينه های اين گروه بزرگ را دولتهای پولدار تأمين می کنند.
حال بايد ديد ترکيه چه دستاوردهائی را تاکنون به دست آورده است و آينده اين سياست خود را چگونه ارزيابی می کند.
برخلاف محاسبات ترکيه، بهار عربی در سوريه به وقوع نپيوست و پافشاری چين و روسيه در بکار بردن حق وتو در سازمان ملل، دست کشورهای غربی را از دخالت نظامی در سوريه کوتاه گردانيد. بااين کار، چين وروسيه توانستند نه تنها از نفوذ غرب در اين کشور جلوگيری کنند و در ضمن امتيازی به تهران بدهند، ضربه ای کاری هم به ترکيه که از سال ها پيش در نقش دشمن (ناتو) عمل می کرده، وارد آورند. تلويزيون فرانس 24 از قول روزنامه ترکی حريت اعلام کرد که در پی يک سنجش افکار، 64 درصد مردم مخالف جنگ هستند. واضافه می کند که اقتصاد ترکيه در پی اغتشاشات در سوريه و دخالت ترکيه، در بحران می سوزد. اگرمسئله ده ها هزار پناهنده گانی که در ناحيه ای فقير نشين با 30 درصد بيکاری اسکان داده شده اند را به اين ها اضافه کنيم، به عمق بحران در حکومت آنکارا پی خواهيم برد.
برای خلاصی ازاين بحران، گوئی حکومت اردوغان راهی جز دست دراز کردن به خارج مرزهايش نداشته باشد. اين کشور از هفته ها پيش در صدد کشيدن پای اعضای ناتو برای حل معضلی است که خود پديد آورده است. اين کوشش با پاسخ قاطع دبيرکل ناتو مبنی بر اجتناب از يک رودر روئی نظامی ناکام ماند. پس از اين ناکامي، رجب طيب اوردوغان نخست وزير ترکيه هفته پيش با عصبانيت انتقادهای تندی را از سازمان ملل، به دليل بی تصميمی در مورد سوريه، به عمل در آورد. همه اين رويدادها نشان از سردرگمی ترکيه و افتادنش در دامی خطرناک بدون روزنه اميدی برای خروج از آن دارند.
حکومت ترکيه با حساب و تکيه کردن برروی کمک های غرب وکشورهای عربی و پشتيبانی آنان از مخالفين اسد، خود را وارد اين کار وزار کرد. اگر حکومت اردوغان مستقل عمل می کرد و بدون وابستگی به ديگران، مستقل و آزاد تصميم می گرفت، شايد راهی ديگر می رفت.
بايرام بالسي، محقق مرکز تحقيقات فرانسه (1)، در تحليلی می نويسد: "فکر می کنم اردوغان ومشاورينش عقيده داشتند که دمشق همانند ديگر رژيم های تونس و ليبی و... به زودی سقوط خواهد کرد، اما يک اشتباه محاسباتی در کار بوده است زيرا دمشق مقاومت زيادی از خود نشان داد، به خصوص اين که مسئله کردها را توانست برای ترکيه زنده کند."
اما چرا ترکيه وارد اين کارزار شد. آياهدفش برپاشدن يک دمکراسی در سوريه بود؟
نمی توان اين موضوع را باور داشت. زيرا از يک سو آمد ورفت آزادنه بين دو جامعه همسايه ترکيه و سوريه بهترين و گران بهاء ترين موقعيت را برای مردم سوريه فراهم آورده بود تا تحول مطلوب را در کشورشان ايجاد نمايند. عده ای عقيده براين دارند که تظاهرات مسالمت آميز مردم سوريه در ابتدای جنبش، مرهون همين روابط دوستانه دوکشور بوده است. از سوی ديگر، در يک سوريه دمکرات آيا ترکيه خواهد توانست به راحتی مسئله اشغال سنجک الکسارت را حل کند؟ مسئله کردها را چطور؟ و همچنين رودخانه های فرات و دجله که سال ها مورد مناقشه بوده اند؟ و...؟ آيا حل (مورد علاقه و پرسود برای ترکيه) اين همه مسئله با يک ديکتاتور همانند اسد آسان تر است يا با ملتی مستقل و آزاد؟ همان گونه که تا قبل از اين حوادث مشغول بودند؟ از ديگر سو، آيا به دست مزدوران مسلح عربستان سعودی و قطر ممکن می شود دمکراسی برقرار کرد؟ اگر هدف دمکراسی باشد چگونه می شود دولت ترکيه قبل از اين که با يک اوپوزيسيون دمکرات و منسجم و توانا و شناخته شده سوری هماهنگی کند، دست به چنين قماری بزند؟ به علاوه اگر دولت ترکيه خواهان دمکراسی می باشد، به چه دليلی خبرنگاران و فعالا سياسی ترک که به انتقاد از فتح الله گولن(2) دست می زنند به زندان می روند؟
در اسناد ويکيليکس در مورد نفوذ فتح الله گولن درحکومت اردوغان چنين آمده است: جيمز جفری از تبعيد گولن به پنسيلوانيا به عنوان يک پديده سياسی ياد کرده و می نويسد که رهبران حزب عدالت و توسعه در واقع " عروسک خيمه شب بازی گولن " هستند. در اين سند ادعا می شود که پليس ترکيه هم کاملا در دست جريان گولن می باشد هرچند سندی برای اثبات اين ادعا نباشد ولی کسی هم آن را در ترکيه رد نمی کند.(3)
در ماه مه گذشته، رجب طيب اردغان در يک سخنرانی "پر حرف و حديث" ، اظهاراتی را در رابطه با مشکل ترکيه با عمده ترين اقليت قوميتی کشور يعنی کردها مطرح نمود. او با تاکيد بر حفظ تماميت ارضی کشور، از ترکيه به عنوان کشوری با " مليت، دولت، پرچم و دينی واحد" ياد کرد(4). کافی است خطابه های کنونی اردوغان را با چند سال پيش مقايسه کنيد آنگاه خواهيد ديد که نخست وزير تا چه اندازه ستيزه جو شده است: "به زودی در مسجد امويان در دمشق نماز جماعت خواهيم خواند و بر مزار صلاح الدين ايوبی فاتحه تلاوت خواهيم کرد." همچنين در کنفرانس سراسری حزب عدالت و پيشرفت اظهار داشت: "ما در همان راهی گام برمی داريم که نياکان پيروزمان همانند سلطان آلپ ارسلان و سلطان محمد فاتح گام برداشته اند."(5)
البته نمی توان آرزوی زنده کردن امپراتوری عثمانی را تنها دليل اين امر دانست. بشار اسد با نزديک بودنش به ايران مرتکب اعمالی شده است که از نظر آنکارا و رياض وقطر غير قابل بخشش هستند. از بارز ترين آن ها، يکی در مورد طرحی در لبنان به هدف نگه داشتن سعد حريری بر قدرت از سوی ترکيه و قطر که با عدم همکاری بشار اسد به نتيجه نرسيد. وهمچنين در هنگام انتخاب نخست وزير در عراق که بشار خود را در جبهه ايران قرار داد و در نتيجه ترکيه و عربستان و قطرناکام را از خود عصبانی کرد. اين تحولات به آمريکا و ديگرقدرت های اروپائی نشان دادند که نه عربستان و نه ترکيه، قادر به تاثير گذاری در منطقه نيستند. به خصوص ترکيه، همان طور که در بالا آمد به دنبال وسعت بخشيدن به نفوذ خود در منطقه، خود را به آب و آتش زده ووارد اين قمار کرده است تا خود را به عنوان يک قدرت منطقه ای به غرب و شرق بقبولاند
.
http://bayaneroshan.blogfa.com/post-46.aspx


1-
http://www.francetv.fr/geopolis/bayram-balci-la-turquie-ne-voulait-pas-rompre-avec-la-syrie-9431
2- فتح الله گولن کيست؟ عده ای معتقدند که خط مشی کلی دولت ترکيه درراستای بينش ملی و مذهبی اين فرد قرار دارد که پدر معنوی اردوغان گفته شده است. براين پايه، شايد بتوان دليل تصميم اخير ترکيه در قبال کشور همسايه که توسط علويان اداره می شود را حدس زد.
فتح الله گولن را اززبان خودش - در سايتش آمده است- بشناسيم:
"فتح الله گولن در قريه کوروجوک ولسوالی حسن قله ولايت ارزروم چشم به جهان گشود. نبوغ و ذکاوت او در يک خانواده متدين و روشن فکر، تحت تاثير و با توجه عميق پدرکلان، مادر کلانش مونسه خانم، والدينش و درخارج از خانواده،زير نظر استادش لطفی افندي، رشد نمود.
با توجه به ذکاوت فتح الله گولن، بالاخره، سه عنصر اساسی که شخصيت او را با آشکارترين اوصاف بيان مينمود، بوجود آمد.
اول: علاقمندی و وابسته گی عميق او و خانواده اش به دين مبين اسلام.
دوم: علاقه و محبت عميق او به پيغمبر اکرم صلی الله عليه وسلم و اصحاب او و بعداً به خانواده و تمام موجودات.
سوم: اشکريزی و اضطرابهای او که از در گذشت استاد مهربانش لطفی افندي، از دست دادن پدر و مادرش که در فاصله يک ساعت از همديگر، دنيای فانی را وداع گفتند و بالاخره از حالت ناگوار و بدبختی هايی که دامن گير مسلمانان امروز است، سرچشمه ميگيرد.

.........
گذشته از اين حرفها بيائيد مانند روحانيون و ملائک، بسوی هم آغوش صفا، صميميت و دوستی را گشوده و به عزم ادا نمودن حق اراده هايمان، بيائيد کين، عداوت، نفرت، شهوت و غيره اعمال حيوانی را از قلبهای مان دور نموده و از آن هوای پاک روحانيون استفاده نمائيم و دسته های گل را از عالم لاهوت دسته نموده به دلهای تشنه به محبت و زيبايی تقديم نمائيم. فتح الله گولن خود را در بين موجودات حقيرترين و بيچاره ترين موجود درجهان ميشمارد. برای او بنده گی خداوند بر همه چيز مقدم است. او با وجوديکه يک فرد متقی و پرهيزگار است، قرآن کريم را در سنين قبل از جوانی ختم نموده، شايد عبادات خود را يک بار هم به قضا نگذاشته و شب ها را با عبادت و تهجد سحر نموده، با اين همه، خود را يک بنده گنهکاری که وظيفه بنده گی را بطور کامل بجا نياورده باشد ميپندارد.
.........
اودر مورد ثروت اندوزی در مقاله " آيا می توانی حسابش را پس بدهي؟" چنين می نويسد: از جانب ديگر، مسألۀ مهم و اساسی اين است که دنيا قلباً ترک شود، نه کسباً. از اين لحاظ يک مؤمن می تواند مانند يک اهل دنيا کار کند و فايده به دست بياورد و همچو قارون سرمايه دار شود. زيرا او می تواند در صورت ضرورت تمام سرمايهء خود را در راه رضای الله (جل جلاله) انفاق نمايد."

بنابراسناد ويکيليکس ثروت اورا 25 ميليارد دلار تخمين می زنند. بيش از 400 هزار کارمند دارد که بيش از 1000 مدرسه و دانشگاه و رسانه های مختلف از نوشتاری تا راديو و تلويزيون را اداره می کنند. ازمدرسه هايش 300 عدد آن در ترکيه و بقيه در خارج از ترکيه می باشند که اهميتی را که گولن برای خارج مرزهای ترکيه قائل می باشد را نشان می دهد. در زير، شمه ای ديگر از ابعاد شخصيت اين روحانی ترک را از زبان مشرق نيوز می خوانيم:
هاکان ياووز با مقايسه گولن با رهبران جنبش نور مي‌نويسد، "افکار گولن بيشتر به يک ناسيوناليست ترک شبيه است. وی همچنين فردی دولت‌ محور است و بيشتر با اقتصاد بازار و خط ‌مشي‌های اقتصادی نئوليبرال قرابت دارد. تمرکز گولن بر فعاليت‌های اقتصادی باعث گشته تا برخی وی را منادی نسخه اسلامی کالوينيسم بدانند.
گولن در سال 1981 از سمت خطيب و امام جماعت رسمی استعفا داد. وی از سال 1988 تا 1991 مجموعه‌ای از سخنراني‌ها را در مساجد معروف شهرهای بزرگ ارائه نمود. در سال 1994، در تأسيس "بنياد روزنامه‌نگاران و نويسندگان" شرکت جست و به عنوان رئيس افتخاری آن منصوب گشت. علي‌رغم انتساب گولن به اسلام‌گرايان اما وی هيچگاه در مورد تعطيلی حزب رفاه در سال 1998 يا حزب سعادت در سال 2001 سخنی نگفت. او با برخی از سياستمداران مطرح ترکيه به مانند تورگوت اوزال، تانسو چيلر و بولنت اجويت ديدار داشته اما از ملاقات رهبران احزاب بزرگ اسلامی سرباز زده است.
گولن در سال 1999 به بهانه درمان به آمريکا رفت. البته گفته مي‌شود که دليل اصلی سفر وی ترس از محاکمه در ترکيه به علت اظهاراتی در باب ضرورت برقراری حکومت اسلامی بود. گولن در سال 2000 به اتهام تلاش در جهت سرنگونی دولت به صورت غيابی محاکمه شد. دادگاه تجديد نظر بعدها درخواست دفتر دادستانی کل را رد نموده و گولن در سال 2008 از کليه اتهامات خود تبرئه گشت.
رجب طيب اردوغان اخيرا به صورت رسمی از فتح الله گولن که از او به‌عنوان پدرخوانده حزب عدالت و توسعه ياد می شود دعوت کرد که به ترکيه باز گردد.
به گزارش شبکه خبری سی بی اس : بنابر نظر بسياری از ناظران فتح الله گولن مراد بسياری از مقامات اسلامگرای ترکيه محسوب می شود و بسياری از مقامات دولت اسلامگرای رجب طيب اردوغان در واقع تربيت شدگان مدارس گولن به شمار می روند و از اين رو به وی ارادت مريد به مراد دارند.
چندين سال پيش دکتر نجيب هابلميت اوغلو، استاد تاريخ در دانشگاه آنکارا رابطه بين جماعت فتح‌الله گولن را با سازمان سيا مورد بررسی قرار داد. دکتر هابلميت اوغلو در سال 2002 ترور شد و پرونده وی هيچگاه به نتيجه‌ای نرسيد. از طرف ديگر عثمان نوری گوندش، رئيس سابق دستگاه اطلاعاتی ترکيه، در مورد رابطه گولن با سازمان سيا، در کتاب خاطرات خود ادعا نمود که جنبش گولن از اواسط دهه 1990 به عنوان پوششی برای فعاليت‌های سازمان سيا عمل کرده است. برای نمونه در دهه 1990، اين جنبش در حدود 130 مأمور سازمان سيا را در مدارس خود در قرقيزستان و ازبکستان مخفی نمود. وی در کتاب خاطرات خود اعلام نمود که سازمان سيا از امکانات اين جماعت در آسيای مرکزی برای دستيابی به مقاصد خود استفاده نموده است.
بنابر اسناد منتشره توسط ويکيليکس، سال گذشته يکی از رؤسای پليس که کتابی درباره اين موضوع (دراختيار داشتن پليس ترکيه) نوشته بود، به زندان افتاد. اوايل سال جاری نيز احمد سيک و نديم سنر، دو روزنامه نگار ترک در رابطه با ادعاهايی مشابه بازداشت شدند.
3-
http://www.ccsi.ir/vdcjfvevzuqex.sfu.html
4-
http://www.kurdpress.com/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=27764#Title

=ترکيه، جنبش گولن و کردها / پيوتر زالوسکی
5-
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/148703/آيا-گولندولت-ترکيه-را-در-پشت-پرده-هدايت-می-کند-عکس





27 مهر 1391    20:12

.

Article originally appeared on افشا (http://efsha.squarespace.com/).
See website for complete article licensing information.