يک فعال امنيتی- رسانه ای: رحيم مشايی از عوامل اعدام های خودسرانه مخالفان در مازندران بود
جــرس: يکی از فعالان جريان اصولگرا با بيان اينکه "اسفنديار رحيممشايی گفته است رهبری و حاميان وی تنها هفت ميليون رای در هر انتخاباتی دارند و بايد از همه طيفها در کنار خود داشته باشيم"، در شرح سوابق مشايی خاطرنشان کرد "وی از عاملان اعدام بسياری از مخالفان نظام در رامسر و همچنين از بانيان انجمن حجتيه در استان مازندران بود، که بعدا به سپاه پيوست."
به گزارش جرس از همشهری ماه، رضا گلپور، نويسنده کتاب بولتن مانند "شنود اشباح"، در گفتگو با شماره ۷۷ اين نشريه، ضمن استفاده از فضای مساعد جهت نقد برخی دولتی ها، گوشه هايی از سوابق افرادی که اخيرا موسوم به "جريان انحرافی" شده اند را بازخوانی کرده و به ناگفته هايی از رفتار و گفتار آنها اشاره می کند.
مشايی تير خلاص می زد
رضا گلپور که چندی قبل نامه ای از او خطاب به محمود احمدی نژاد منتشر شد که در آن با توجه به مستندات خود درباره اسفنديار رحيم مشايی و محمدرضا رحيمی ، خواستار کنار گذاشته شدن اين افراد از مجموعه دولت شده بود، در مصاحبه خود گفت "خانم ط. ذبيحيان که اکنون همسر رسمی مشايی است در هنگام دستگيری می خواسته سيانور استفاده کند اما چون ضابط، هشياری داشته اسلحه خود را در دهان او قرار داده تا نتواند پوشش قرص را با دندان خود بشکند و سيانور عمل کند. شايد اين برای من قابل درک باشد که ضابط برای جلوگيری از انتحار يک نيرو، حاضر باشد دندان فرد خرد شود اما کشته نشود. اما اينکه عده ای که دستگير شدند و در زندان منتظر محاکمه بودند توسط نيروهای تحت مسئوليت مستقيم آقای مشايي؛ بدون حکم دادستانی به جنگل های منطقه رامسر برده می شوند و به آنها تير خلاص زده می شود با کدام منطق شرعی و قانونی قابل توجيه است؟ ضمن اينکه پيچيدگی آن پرونده اين است که يکی از بازداشت شدگان، اخوی بزرگتر ايشان بختيار رحيم مشايی معروف به کورش رحيمی بوده و اگر قرار بوده همه بازداشت شدگان از منافقين حذف شوند خب برادر ايشان هم بايد همراه بقيه کشته می شد اما نشده است."
تغييرات بنيادين در تفکرات
گلپور ادامه می دهد "برای من سوال ايجاد می شود که فردی با آن سابقه (مشايی)، ناگهان پس از رسيدن به جايگاه نزديک به رئيس جمهور می آيد می گويد ما چه مشکلی با مردم اسرائيل داريم؟ مشايی در يکی از جلسات به من می گفت اجباری بودن لچکی که سر خانم هاست چه منطقی دارد؟ خاتمی با آن همه ادعا توانست اين اجبار را بردارد؟"
اين سخن احمدی نژاد ناشی از ناآگاهی وی بود
اين فعال اصولگرا با بيان اينکه "ما در سال های گذشته به دنبال کمک دادن به احمدی نژاد بوديم. گفتيم ايده هايی داريم که می تواند در عرصه جنگ نرم و خنثی کردن فعاليت های رسانه ای صهيونيست ها موثر باشد و مشايی نيز در جلساتی حضور يافت..."، پيرامون اظهارات احمدی نژاد در سازمان ملل و نقش بخشی از دولت آمريکا در ماجرای يازده سپتامبر و نقش مشايی در اين نطق گفت "احمدی نژاد در سازمان ملل جمله ای گفت که واقعا از حيث کم اطلاعی از امور، بی نهايت سخيف است. او درباره تحقيق درباره حادثه يازده سپتامبر نقل به مضمون عرض می کنم، گفت: اگر آمريکاييها راست می گويند چرا اسامی قربانيان اعلام نمی شود؟! اين در حالی است که اگر کسی «سی ان ان» ، سی بی اس و ساير شبکه های خبری امريکا و حتی بی بی سی را ديده باشد حتی به عنوان بيننده معمولي، می داند که از مراسم نخستين سالگرد اين حادثه، مهمانان کلاس يک حکومتی و فرهنگی و رسانه ای آمريکا در محل برج های دوقلو می نشينند و يک خانم و آقا نزديک به سه هزار اسم قربانيان را می خوانند و بعضا خانواده های آنها هم هستند و گريه و زاری و ناراحتی می کنند. اين رسانه لوکال و محلی نيويورک هم نيست که چنين مراسمی را پخش می کند بلکه در رسانه هايی منعکس می شود که پوشش جهانی دارند. يک دهه از اين تاريخ گذشته و لااقل در مراسمات رسمی علنی آنها ده بار اين مراسم خواندن اسامی صورت گرفته و با اين وجود رييس جمهور کشور ما می رود در همان مکان و جمله به اين پرتی را می گويد. اين برای جمهور ايران بد نيست؟... من سپس مشايی را در ساختمان منزلش ملاقات کردم و گفتم که اين حرف احمدی نژاد اصلا واقعی نيست. او به من گفت مطمئني؟ از اينجا فهميدم که او اين حرف را در دهان احمدی نژاد گذاشته و هيچ آگاهی هم نسبت به آن ندارد..."
مشايی گفت مگر رهبری و حاميانش چقدر رای دارند؟
اين فعال امنيتی � رسانه ای ادامه می دهد "از مشايی سوال کرده بودم که واقعا محمدرضا رحيمی که مسئول دفتر انتخاباتی هاشمی در کردستان بوده و با دعواهايی که با شهيد کاظمی فرمانده وقت سپاه کردستان داشته با چه تعريف اصولگرايانه ای امروز با اختيارات ويژه، معاون اول دولت است؟ حضور وی با شعار حمله به هاشمی جور در می آيد؟ مشايی در پاسخ به من گفت مگر مذهبی ها و آقای خامنه ای چقدر رای دارند ؟ بيش از هفت ميليون است؟ ما بايد از همه طيف ها در کنار خود داشته باشيم. در اينجا برای من مشخص شد که کار از رفع شبهه گذشته و نوعی بيماری انحراف و گنده گوئی است. گفتم اين قتل هايی که در رامسر به شما نسبت داده می شود چيست؟ پاسخ داد حالا چهار تا سگ محارب هم کشته شدند مگر چه اتفاقی اقتاده است؟ اينجا ديگر ديدم اين جفاست که خلوت و عيان اين فرد تا اين حد با هم فرق می کند. مگر حاکم شرع بوده که آنها را کشته است؟ او می گفت : من پرونده ام تا سال ٧۶ در سازمان قضايی باز بود و بسته شده و تو به دنبال چه هستی ؟ گفتم خيلی روشن است بگو من در جريان نبودم و نيروهای من خودسر عمل کردند. حالا آنها قسم می خورند که خودسر نبوده و دستور داشته اند. اين مسائل حول نفر دوم دولت نگران کننده نيست؟"
گلپور در همين زمينه می گويد "من در پژوهش ها، سند هايی ديده ام که انسان وحشت می کند."
گفتنی است در زمان قهر ۱۱ روزه احمدينژاد نيز نقل قولهايی از رئيس دولت دهم مبنی بر ريزش ميليونی آرا وی به خاطر حمايت رهبر جمهوری اسلامی از وی در انتخابات سال ۸۸ منتشر شده بود.
مشايي؛ بانی انجمن حجتيه در مازندران
گلپور در اين مصاحبه همچنين در پاسخ به اين پرسش که "همين الان بر روی سايت هواداران مشايي، جمله ای از دکتر حسن عباسی قرار دارد که او را به هيچ فرقه ای منتسب نمی داند و يک تکنوکرات می داند"، گفت "اولا عباسی دکتر نيست. بعد هم حرف امثال عباسی در رده دوم ارجحيت قرار دارد. وقتی خود مشايی به من گفت تشکيلات انجمن حجتيه را من در مازندران راه انداختم بايد ديد عباسی با چه سندی آن را نفی می کند؟ در مسائل سندي، وقتی سندی اثباتی برای موضوعی می آوری ، اثبات خودش پيچيده است. حالا اگر يک نفر بخواهد اين سند را نفی کند و سلباً بگويد فلانی نبوده، بسيار پيچيده تر می شود. البته فقط مشايی اين را نگفته، خيلی از دوستان ايشان می گويند زمانی که معلم آموزش و پرورش بود ..."
وی افزود "مشايی بعدا می گفت وقتی امام دستور داد بين انجمن حجتيه و سپاه، يکی را بايد انتخاب کرد من آمدم سپاه."
اين افراد در دوران اصلاحات زدوده شدند
وی ادامه می دهد "اينها در دوره اصلاحات زدوده شدند. مشايی در دوره علی محمد بشارتی و معاونت آقای تابش، مدير کل اجتماعی وزارت کشور بوده يعنی دولت دوم هاشمی. البته وزارت اطلاعات در مقطعی او را در گزينش رد کرد ... اما وی بعدا با لايه هايی بالاتر ارتباط گرفت و وارد دستگاه شد."
مشايی و امام زمان
گلپور ادامه می دههد "اگر مجموع سخنان مشايی را که دوستان ايشان ترويج می کنند بخوانيد در جايی گفته من ممکن است نمازم قضا شود اما دعای عهدم ترک نمی شود. من محکم عرض می کنم کسی که داعيه های وی بيش از حد توان فکری و سابقه ای است که دارد بايد به آن شک کرد. او يک بار به من می گفت من ادعا نمی کنم هر وقت بخواهم آقا را ببينم می بينم اما می گويم ايشان يعنی حضرت صاحب هر وقت بخواهد نمی تواند من را ببيند؟!"
گلپور در انتها پيرامون انتخابات رياست جمهوری دهم می گويد "اگر برگرديم به انتخابات و کانديدای ديگری از اصولگرايان نباشد؛ من باز هم به احمدی نژاد رای می دهم... البته از نظر من خطری که امثال مشايی در بی مبنايی دارند، از محسن رضايی کمتر است."