این نقاشی از دکتر حسین شیخ است که از شاگردان بسیار خوب و برجسته ی کمال الملک میباشد
در نقاشی هفت سینی بالا که ازدکتر حسین شیخ از شاگردان کمال الملک است تنگ ماهی قرمز دیده نمیشود.ادیبان خود فروش زمان پهلوی که ابیات ضد ترکان را از همه ادبیات بیرون میکشند حتما کور نبودند که این تحریفات را نبینند ولی از خودفروشی نمیخواستند که حقیقت پدیدار شود.تنگ ماهی در سفره هفت سین ایرانی جایی ندارد و این اواخر از چینی ها تقلید کرده اند.
گل نرگس در کانون سفره دیده می شه، و دو گل دیگه در کنار،دیده میشود.توجه نرگس با حرف سین شروع نمیشود.در نقاشی کمال الملک از سفره هفت سین اگر دنبال سنبل های پرگل هلندی بگردید البته آنرا نخواهید یافت اما اگر زیر ریش مرد مسن را با دقت نگاه کنید گل سنبل را خواهید دید. سنبل وحشی در بیابان هم کم پشت است .شمع در شمع دانی و اینه و تخم مرغ ؛ میوه سیب و انار در نقاشی فوق وجود دارد
راستی کجا آینه ؛ تخم مرغ ؛ شمع با حرف سین شروع میشود؟ اجازه ندهیم سنت ملی ما بازیچه دست نامردان قدرت طلب شود.رضا شاه با این تبلیغات میخواست قدرت خودش را توسط ملت سازی دروغین حفظ کند با دروغ ملت ساخته نمیشود و فقط دردسر ایجاد میشود.
ما اگر جامعه ایی دمکرات و سکولار و حقوق بشری و خالی از تبعیض و پیشرفته میخواهیم لازم است که از حق و درستی دفاع کنیم و از بد و دروغ پرهیز نماییم.نوروز جشن صلح و دوستی و برادری و برابری است.اگر نوروز بجای دوستی دشمنی بیاورد و بجای برابری بی عدالتی بیارد معنایش این خواهد بود که از نوروز سو استفاده شده است و بقولی آن را ایدئولوژیک کرده اند.مثلا خمینی میگفت حکومت مال خداست از خدا بپیامبر و از پیامبر به امام و از امام تا عصر ظهور امام دوازدهم به آیت الله ها میرسد.ظاهرا خیلی هم شیک است حکومت خدایی است.ولی حق را باید مردم و جامعه تعیین کند وگر نه دزدی و فساد و آدم کشی میشود.در این مورد بنام خدا جلوی تعیین و اجرای حق را گرفته اند.طرف که اسلامیست و با ملایان نزدیک است با استثمار کارگران مازاد در آمدش را طلا میخرد و ذخیره میکند ایراد میگیرد که از سال 1380 تا سال 1391 مزد کارگر هشت برابر شده است. و این افزایش مزد هم یکی از علل بیکاری در جامعه است یعنی کارفرمایان کارگر استخدام نمیکنند ولی دیگر نمیگوید که طلای طرح جدید در همین مدت بیست و پنج برابر شده است.در سال 1380 مزد کارگر در ماه برابر یک سکه طلا بود ولی الان مزد کارگر یکسوم همان سکه طلاست.میبینید که مرتجعین صورت قضییه را می پوشانند و بدروغ آن را مطرح میکنند.موقع طلا خریدن یک جور دیگر فکر میکنند (ثروت خودشان را با خرید طلا حفظ میکنند) ولی در موقع دادن حقوق کارگر خلاف آن تفکر را دارند.در مورد نوروز هم همین قضییه است یعنی با تحریف نوروز و هفت سینی را هفت سین خواندن ؛ نوروز را فقط ایرانی و فقط متعلق به فارس زبانان کرده اند.همه ما میدانیم که در دین زرتشتی آتش مقدس بوده است و زرتشتیان بر ضد نوروز بوده اند زیرا به آتش آنان توهین میشد و مردم مرض خودشان را به آتش مقدس میدادند: زردی من از تو ودر مقابل قدرت آتش را برای خود میخواستند سرخی تو از من.این نمیتواند زرتشتی و مربوط به دین قدیم مردم در ایران باشد.ما برای احترام به حقیقت لازم است هفت سینی بگوییم و برای جلوگیری از نوروز ایدئولوژیک شده و حمله به اعراب ایرانی و ترکان ایرانی در لوای این تبلیغات هم جلوگیری کنیم و از این طریق به بقای ملی بیشتر کمک کنیم
.
پیشینه
سفره هفت سین در ایستگاه راه آهن تهران - نوروز ۱۳۹۰
بنا بر اطلاعات دانشنامهٔ ایرانیکا تاریخچهٔ این رسم مبهم است و «هفت سین» احتمالاً رسم بسیار جدیدی است.
در یک دوبیتی نسبتا متأخر آن را باقی مانده از زمان کیانیان به صورت هفت شین دانسته («روز نوروز در زمان کیان/مینهادند مردم ایران/شهد و شیر و شراب و شکر ناب/شمع و شمشاد و شایه اندر خوان»). ایدهٔ «هفت شین» توسط بعضی ایرانیان پشتیبانی میشود که از جمله میگویند شراب به دلیل باورهای اسلامیتر، جایش را به سرکه داده است و هفت شین به هفت سین تبدیل شده است. این نظریه به دلیل این که نام اجزا را به عربی میآورد و از اجزای ویژهای چون سمنو نام نمیبرد رد شده است. در بعضی ریشهیابیهای دیگر، هفت سین را به هفت «سینی» ربط دادهاند، یا اصلش را «هفت میم» دانستهاند، یا آن را از ریشهٔ «هفتچین» به معنی هفت چیدنی نامیدهاند.
ولی جدا از یک مورد اشارهٔ تنها به این سفره در منبعی منتسب به دورهٔ صفوی، از هفتسین حتی در نوشتههای مورخین و سیاحان قرن نوزدهم میلادی هم اثر چندانی نیست. تنها هاینریش بروگش که در ۱۸۶۰ میلادی از تهران بازدید کرده است، مینویسد که ایرانیان برای نوروز گلهایی میکاشتند که نامشان با سین آغاز میشده است.
اما از طرف دیگر، اگر عناصر دیگر سفره را هم در نظر بگیریم، میتوان آسانتر سفرهٔ نوروزی را (منهای «هفت»ش و «سین»ش) به سنتها و باورهای ایرانی متصل کرد. امشاسپندان و نمادهایشان در این سفره حضور دارند (شیر به نشانهٔ وهومن، سپند و بیدمشک به نشانهٔ سپندارمذ، ظرف آب و سمنو به نشانهٔ آناهیتا، و ...). مثلاً سمنو را که تقویت کنندهٔ قوای جنسی شمرده میشده تنها به این دلیل نباید نشانهٔ آناهیتا دانست، بلکه میتوان به این نکات نیز توجه کرد که در مراسم آیینی تهیهٔ سمنوی نوروزی، فقط زنان باید حضور داشته باشند و مردان راهی به آن ندارند. یا این که در تغییرات جدیدتر آیین سمنوپزان، سمنو به فاطمهٔ زهرا تقدیم میشود که نه تنها جایگزین ایزدبانوهای زن در آیینهای شیعی است، بلکه حتی در نام («زهرا») به سیارهٔ ناهید که نماد دیگری از آناهیتاست اشاره دارد.
دیگر این که در آیین نوروزی ساسانیان، عدد «هفت» اهمیت داشته است. مثلاً در کتاب المحاسن و الاضداد (به عربی، منسوب به جاحظ)، آمده است که ساسانیان در نوروز هفت دانه را بر هفت ستون میکاشتند یا نانی میپختند از هفت غلهٔ مختلف. ولی «هفت سین» را پدیدهٔ پیوستهای بازمانده از دوران پیش از اسلام دانستن، در حالی که اشارهای به آن در دوران اسلامی (چه در میان فارسها و مسلمانان و چه در میان کردها و زرتشتیان) تا قرن بیستم میلادی باقی نیست، ادعایی بیمدرک است.
در مجموع، هر چند عناصر سفرهٔ نوروزی باستانی و معنادار هستند و ریشه در سنتهای ایرانی دارند، مشخصاً ایدهٔ «هفت» جزء آغازشونده با «سین» جدید است و احتمالاً در قرن بیستم میلادی به کمک رسانههای جمعی پا گرفته و فراگیر شده است.
منابع
Article originally appeared on افشا (http://efsha.squarespace.com/).
See website for complete article licensing information.