- Economy should be Democratic-اقتصاد باید دمکراتیک بشود
Monday, September 6, 2010 at 08:12PM
افشا

 

لطفا ویدئوی زیر را ببینید

http://fora.tv/2010/02/22/John_Perkins_The_Hit_Men_Strike_Home

fora.tv
The current crisis is a classic hit by economic hit men (EHM) - except this time, the victims are us.Drawing on personal experiences described in his blockbuster books (Confessions of an Economic Hit Man, The Secret History of the American Empire, and Hoodwinked), John Perkins explains how tools hon..

 

FORA.tv - John Perkins: The Hit Men Strike Home

http://fora.tv/2010/02/22/John_Perkins_The_Hit_Men_Strike_Home

 __________________________________________

By efsha

Free market economy is not a democratic economy. This economy was active for a long time before establishment of democratic governments; how it can be a democratic economy?

In my idea democracy is a system which   justice and  collective wisdom  built in as its nature.

Free market economy is not a democratic economy; it is against justice and collective wisdom.For example  despite economic growth in last five  decades the gap between the poor and the rich is  widening.

Recent economic recession in the world approved that that kind of economy is against humanity. This  economy only  benefits  rich people; a minority who ruling majority
.

بعضی ها ممکن است بگویند چه رابطه ای بین دمکراسی و اقتصاد است!همیشه بین ایده سیاسی و اقتصاد رابطه ای وجود دارد مثلا اقتصاد کمونیستی و سوسیالیستی نمیتواند همان اقتصاد مورد نظر سرمایه داری باشد. درمورد حکومت دمکراتیک هم این وضع صدق میکند

 

از نظر من دمكراسى يعنى رعايت حقوق بشرى و رفتار عاقلانه و عادلانه كردن است. در واقع حقوق بشر عادلانه و عاقلانه است و جدا از آن نيست .
بنابراين تعريف دمكراسى فقط يك موضوع حكومتى نيست، بلكه فلسفه زندگى است. يعنى رفتار ما در زندگى بايد بر اساس تعريف دمكراسى عادلانه و عاقلانه باشد. نه تنها از نظر علمى رفتار ما بايد درست باشد حتى بايد از نظر عواطف انسانى عادلانه و دلسوزانه باشد. مثلا در خانه خود بر اساس حقوق بشر و عدالت با زن و فرزندان برخورد بکنیم در روابط اجتماعی عادلانه و عاقلانه بودن را در نظر داشته باشیم.اقتصاد و سیاست همسو با دمکراسی را انتخاب بکنیم.
بنابراين اين تعريف دمکراسی اقتصاد را هم در بر ميگيرد. اقتصاد بايد عاقلانه و عادلانه باشد يعنى بنفع تمام گروه هاى انسانى باشد.كسى كه نميتواند بين دمكراسى و اقتصاد رابطه بر قرار كند ممكن است تعريف ديگرى از دمكراسى داشته باشد

 

 

اقتصاد آزاد قرنها قبل از بوجود آمدن سرمایه داری هم موجود بوده است منظورم اقتصاد فعلی است که در زمان برده داری هم این گونه بوده است و در عصر فئودالیته هم این گونه بوده است حالا این معامله را قبلا کسی دیگری انجام میداد و حالا سرمایه دار انجام میدهد.در عمل این اقتصاد همان اقتصاد قدیمی است که به غلط نام اقتصاد آزاد به آن داده اند.این اقتصاد ربطی به دمکراسی ندارد.دمکراسی همان عدالت و عقلانیت معنا میدهد و نمیتواند استثمار انسان از انسان را تایید کند.اقتصاد دمکراتیک باید عادلانه وعاقلانه باشد یعنی اگر توسعه اقتصادی است همه بشریت از آن بهره مند شود و فاصله غنی و فقیر تقلیل یابد .

علیرغم بودن رشد اقتصادی در پنجاه  سال  اخیر میبینیم که فاصله بین فقرا و اغنیا بجای این که کم شود بیشتر شده است.بنابراین رشد اقتصادی خودش منبعی برای دامن زدن به بی عدالتی شده است که نشان از واقعه و ارزشهای بد حاکم بر اقتصادیات در این جهان دارد.
اقتصاد برای بشریت است و نه بشریت برای اقتصاد.بحران عظیم اقتصادی فعلی نشان داد که بازار آزاد و قدرت تنظیمی بازار آزاد حرف چرندی است که حتی خود دول باصطلاح ازاد هم آن را رعایت نمیکنند و نشانه اش تعرفه  های حمایتی سنگینی است که برای محصولات کشاورزی خودشان گذاشته اند.
ماجرا همان باندهای چپاول است که سعی میکنند حقوق بشر و دمکراسی را بهانه ای برای خود و پوشش اهداف ضد بشری خودشان داشته باشند و در این مسیر است که با شاه و سلاطین عربستان و هر دیکتاتور دیگری هم همکاری میکنند. این بقانون جنگل منتهی میشود و نه بحقوق بشر.حقوق بشر دست آورد فعالیتها و از جان گذشتن های افراد انسانی است که در جوامع غربی این پایه را گذاشته اند و لی چون این حقوق را نتوانسته اند جهانی کنند حتی غربیان هم در خطرند که نمونه اش همین  بحران اقتصادی فعلی است که سبب بیکاری مثلا امریکاییان بعلت سود خواهی بیشتر سرمایه داران آمریکایی برای صدور شغل مردم آمریکا به هند و چین شده است تا با استفاده از کارگر ارزان آن کشور ها سود بیشتر برده و مردم آمریکا هم چون شغلی ندارند بیمه درمانی هم ندارند (پنجاه میلیون تن) این نشان میدهد امنیت باید همگانی در تمام زمینه ها و برای همه مردم جهان باشد و گر نه این بحران اقتصادی اخیر نشانه ای از همان فقیر تر شدن فقرا و غنی تر شدن اغنیا در یک سطح بزرگتری است.
از نظر من دمکراسی یعنی عدالت و عقلانیت آزاد  و رها و خرد جمعی است و این باید در اقتصاد هم باشد اقتصادی که با عقلانیت فوق و با عدالت که حداقل آن حقوق بشر است همسو باشد.پس هر اقتصادی اقتصاد دمکراتیک نیست و اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد اصلا همان اقتصاد دمکراتیک نیست زیرا با بی عدالتی و گسترش فقر همراه است.
این باید عوض شود و امیدوارم که بدون جنگ و خونریزی عوض شود و هیچ کس هم نمیتواند جلوی این تغییر را بگیرد و بدخواهان بشریت فقط میتوانند این تغییر را به عقب بیندازند

1............دموکراسی چیست؟

http://efsha.squarespace.com/blog/2008/3/15/1.html

 

Article originally appeared on افشا (http://efsha.squarespace.com/).
See website for complete article licensing information.