در نوشته زیر گفتار بین چند ایرانی معمولی را در مورد چرایی انقلاب در ایران مورد بررسی قرار میدهیم.این گفتار در سایت گفتمان انجام شده است که یکی از اولین سایتهای گفتمانی ملایان است و احتمالا این سایت هم مربوط به وزرات اطلاعات ملایان بوده است تا هم مخالفان حکومت شناسایی شوند و هم از طرز فکر آنان و این که چگونه میشود با آن اندیشه ها مبارزه کرد به جمع آوری مطالب میپرداختند.
این گفتار ها در هشت سال قبل بوده است .ثبت این گفتار ها میتواند جالب باشد زیرا هم سایت گفتمان در دسترس نیست و هم این که گوشه ای از طرز فکر مردم را در آن هشت سال پیش نشان میدهد همان زمان هم زمزمه آمدن میرحسین موسوی بود که نویسنده اشاره کننده این آمدن میرحسین را تاکتیک تازه حکومت و کاری مثل آمدن خاتمی می نامد
بنوشته ها توجه کنیم
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
نوشته بهروز ک - زمان فوریه 2003
تحليل شما از انقلاب ۱۳۵۷ چيست؟
براي شناحت خودمان و شناخت آنچه كه انقلاب را ايجاد كرد؛ خيلي مفيد خواهد بود انقلاب را تحليل كنيم.
۱-چرا انقلاب شد.
۲- چه دست آوردهايي داشت.؟
۳- آيا شكست خورده است يا نه؟
۴- پيشنهاد شما براي ملت ايران چيست؟
براي شروع يك تحليل را از سايت رنگين كمان در زير مي آورم:
سه شنبه، 15 بهمن، 1381
انقلاب و قورباغه پخته!
زيست شناسي، سه آزمايش روي قورباغه اي انجام داد. در آزمايش اول، قورباغه را در داخل ظرفي از آب نيم گرم قرار داد و قورباغه با خوشحالي در آب شنا کرد. در آزمايش دوم، قورباغه را در ظرفي از آب گرم انداخت، قورباغه نتوانست گرما را تحمل کند و به سرعت از آب بيرون پريد. قورباغه اندکي سوخت، اما جراحتش شديد نبود. در آزمايش سوم، زيست شناس ابتدا قورباغه را در ظرفي از آب نيم گرم گذاشت و سپس به تدريج دماي آب را بالا برد. قورباغه ابتدا با خوشحالي در آب شنا و جست و خيز مي کرد، هنگامي فهميد آب بيش از حد داغ شده، که ديگر از فرط خستگي نمي توانست از آب بيرون بجهد. و اگر زيست شناس آن را از آب بيرون نمي آورد، قورباغه مي پخت!
قضيه انقلاب ايران رو ميشه با اين آزمايش بررسي کرد. شاه تبديل به قورباغه پخته شد! چرا که نتونست تغييرات رو بفهمه!.. اون نتونست درک کنه که جامعه در حال تحوله.. مشاورانش به اعتراف خودشون بهش درست مشاوره نمي دادند.. يعني خودش اين اجازه رو نمي داد، چيزهايي رو بهش مي گفتند که اون دوست داشت!... افراد متملق و چاپلوس در سيستمش رشد مي کردند.
خوب نتيجه اين شد که يه انقلاب شد و ساختارهاي جامعه به هم ريخت و همه چي، حتي چيزايي که خوب هم بودن خراب شدند و خسارت هاي زيادي به اين مملکت وارد شد. خروج سرمايه ها، فرار مغزها ، انقلاب فرهنگي، اعدامها، جنگ توانفرسا و .. منابع ملي ما رو نابود کرد.. مديريت مکتبي! و غير تخصصي باعث شد تا منابع ما هرز برن، جنگل ها نابود بشن و ... يه بار يادمه يکي از بزرگان مي گفت در اوايل انقلاب در پارک جنگلي گلستان ديده که چوپاني گوسفنداش رو برده براي چرا.. بعد اين آقا معترض شده و گفته اينجا منطقه حفاظت شده است.. ولي چوپونه در جواب گفت اين تابلوي منطقه حفاظت شده رو رژيم فاسد شاه گذاشته اينجا..نکنه تو هم طاغوتي هستي؟!
در مورد انقلاب ايران مطالب زيادي نوشته شده و گفته شده.. اما به نظرم بايد کمي از نظر بعد زمان و مکان اوج گرفت و يه بار ديگه همه چي رو مرور کرد.. اگه بريم در يه جايي مثلاً در مدار زمين به اين کره نگاه کنيم، مي بينيم که اينجا، ايران، در يه مقطعي پول زيادي جمع شده، حالا اين پول بايد يه جوري به جيب بعضيا بره!.. اون بعضيا اسلحه فروشن!.. پس بايد جنگ بشه!.. نمي دونم شايد اين نگاه کمي توطئه نگر باشه.. اما بايد به اين قضايا هم فکر کرد.. اونوقت ميشه پرسيد که در جريان کنفرانس گوادلوپ در سال ۵۷ چه گذشت؟.. چرا ساواک شاه اون اواخر بي خيال شده بود؟.. آيا انقلاب يه عقب نشيني مقطعي براي نظام سرمايه داري به برنامه اي بلند مدت بود؟... به فرض که اينطور بود، عوامل داخلي مثل فرهنگ مردم، هيأت هاي مذهبي، فساد رژيم شاه و .. چقدر نقش داشتند؟.. آيا انقلاب نتيجه چالش بين سنت و مدرنيته بود؟.. يا مدرن کردن آمرانه و توجه نکردن به شکاف هاي اجتماعي باعث انقلاب شد؟..
در مورد انقلاب خيلي چيزا ميشه نوشت.. بابا حميد داره يه چيزايي مي نويسه. بد نيست بخونيدش.
برگرديم به قورباغه پخته! .. اين روزا در سالگرد انقلاب جووناي امروز که بهشون نسل سومي گفته ميشه.. به فکر تدارک ديدن روز والنتاين هستن!.. و اصلاً يه چيز ديگه ميگن.. خيلي با جووناي هم سنشون در سال ۵۷ فرق دارن.. حتي با جووناي ۶ سال پيش هم متفاوتند.. اگه مسوؤلان نظام اين چيزا رو نبينن و نفهمند و در رفتارشون تجديد نظر نکنن ممکنه تبديل به قورباغه پخته بشن.. مخصوصاً که شرايط بين المللي الان جوريه که خواسته هاي نظام سرمايه داري و مردم ايران براي اولين بار داره يکي ميشه!.. سرمايه داري امروزه ثبات و امنيتش رو در دمکراسي مي دونه.. و اين خواسته مردم ما هم هست... بايد يه بار ديگه تاريخ معاصر رو مرور کرد.. و با چشم باز حوادث منطقه رو بررسي کرد و چشم باز به معني در نظر گرفتن منافع ملي هست.. نه منافع ايدئولوژيک!
اين روزها مادرم همش زير لب سرودهاي انقلابي رو زمزمه مي کنه.. من هم همينطور.. برخيزيد، برخيزيد، برخيزيد اي شهيدان راه خدا... ايراني زسر کن جام مستي.... ايران اي سراي اميد، بر بامت سپيده دميد... خون ارغوانها .. رهايي.. کوه... ايران زمين... ميهن شهيدان...... سرود ۱۹ بهمن.... href="http://www.mojahedin.org/Media/audio/ram/sorod/azadi.ram">آزادي..
اتحاد.. اتحاد.. اتحاد.. زهر کرانه تا به هر کرانه جهان، هر جه که ديده شد زسلطه ستمگران،به هر کجا که از فريب و غارت و ستم، فغان توده ها رود به سوي آسمان، زاتحاد خود شرر بپا کنيم صفوف دشمنان زهم جدا کنيم...
حتي سرود خميني اي امام هم من رو به وجد مياره!.. چرا که در يک مقطعي مردم آرمانهاشون رو در اون خلاصه مي ديدن و حتي عکس آقا رو در ماه مشاهده مي کردن!!..
به نظر من ميشه به عنوان يه پروژه سرودهاي انقلابي رو بررسي کرد، ببينيم چقدر در اين سرودها فضا سياه و سفيد ديده ميشه، چقدر کلمه دشمن در اونها به چشم مي خوره، ديو و فرشته، مسنضعف و ظالم، ستمگر و ستمکش و .. همه و همه در سرودهاي انقلابي تکرار ميشه.. اين سرود ها در اون زمان مردم رو به وجد مياورد، چرا که از چيزايي حکايت مي کرد که همه با پوست و خونشون درک مي کردند. .. گفتمان اون دوران گفتمان انقلابي بود. رو شنفکران ما تحت تأثير انقلاب هاي چين، روسيه، کوبا و .. بودن. شعار ها جهاني بود.. و از نبرد بي امان توده ها با آمريکا خبر مي داد! .. نميشه اثرات جنبش چپ جهاني بر گفتمان غالب بر انقلاب رو ناديده گرفت.. حتي تلاش ميشد قرائتي از دين ارايه بشه که توش مبارزه توجيه بشه. .. به نظر من همه اينها بايد يه روز درست و حسابي نقد بشه. ديگه اون دوران گذشته و به نظر نمي رسه که تکرار هم بشه..
با اين حال من اين سرودها رو دوست دارم.. براي من نسلي رو يادآوري مي کنن که با کوله بارهاي پر از سنگ مي رفتن کوه.. جلوي کوره پز خونه ها کار مي کردند و به محرومين کمک مي کردن.. کساني که از همه چيشون گذشتند.. متأسفانه امروز اصلاً نقششون در انقلاب ناديده گرفته ميشه و يا سانسور ميشه! .. درسته که ما الان انقلاب رو نقد مي کنيم، اما ما پاهامون رو شونه هاي اون مردان بزرگه.. و امروز تجربه هاي اونا رو پشت سرمون داريم. به نظر من انقلاب باعث شد سطح آگاهي مردم بالا بره.. هر چند هزينه هاي زيادي داده شد... اما بايد ببينيم بعد از انقلاب چي شد؟.. چرا طالقاني نگران بود.. چرا روند حذف اتفاق افتاد؟.. در اين مورد بد نيست که اين مقاله آقاي دکتر حسين رفيعي رو بخونيد.
نامه مهندس سحابي به سران سه قوه مرا بسيار متأثر کرد. مهندس سحابي معروف است به ساده و بي تکلف بودن. به راست گويي و صداقت و گاهي بابت اين صداقتش مورد اعتراض قرار مي گيرد.. اما او در دامان پدر چون دکتر سحابي و استادي چون مهندس مهدي بازرگان پرورش يافت... نمي تواند صداقت مدار نباشد. جواب رييس قوه قضاييه به نامه مهندس هم من رو متأثر کرد!.. به مهندس پيشنهاد داده که به دادگاه صالحه شکايت کنه!!.. کدوم دادگاه صالحه؟؟؟!!!.. همون دادگاهي که به خاطر داشتن يک انديشه حکم اعدام صادر مي کنه؟؟!!.. همون دادگاهي که هيأت منصفه نداره؟.. همون که به بازجو ها اختيار تام ميده که هر کاري مي خوان بکنن؟.. اصلاً مي دونيد در آيين نامه دادرسي کيفري در مراحل تحقيق اصلاً بازجو يا کارشناس پرونده تعريف نشده و فقط بايد قاضي تحقيق کار تحقيق رو انجام بده؟.. مي دونيد که سالهاست که داره بر خلاف قانون عمل ميشه و بازجو ها اول يه سناريو براي مجرم شناختن متهم مي سازند و بعد تلاش مي کنن به هر طريق فرد و مجبور به پذيرش سناريو کنن و بعد همون برگه هاي بازجوي ملاک قرار ميگيره؟؟!!.. در اين مورد يه مقاله نوشتم.. شايد به زودي يه جايي چاپ بشه.. بعداً آدرسش رو ميدم.
مي خواستم در مورد واکنش هايي که به نامه سحابي شده، بيشتر بنويسم.. اما فکر مي کنم خواننده هاي وبلاگ من خودشون بهتر از من مي فهمند... فقط ببينيد چقدر وقيحانه : موسي قرباني» يك عضو فراكسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي روز دوشنبه گفت: نامه عزتالله سحابي نشان ميدهد زندان در ايران واقعاً زندان است و در جهت اهداف تعيين شده حركت ميكند.
عضو كميسيون حقوقي و قضايي مجلس در گفتوگو با ايرنا افزود: «اصولاً زندان براي اين ساخته شده است تا به فرد خاطي از نظر رواني فشار بياورند تا تنبيه و تأديب شود. زندان كه هتل نيست.»
وي افزود: آزار و اذيت بدني و فشار جسمي به زنداني ممنوع بوده و اگر كسي به فشار جسمي در زندان اعتراض كند، وارد است اما فشارهاي روحي و رواني لازمه طبيعي زندان است.
نامه مهندس سحابي سندي معتبر براي شکست انقلابي است که با جانفشاني هاي بسيار و آرمانهاي والا به پيروزي رسيد. البته خوب که نگاه مي کنم.. مي بينم که خيلي وقت پيش همه چيز تموم شد.. و همه اون ارمانهاي قشنگ به خاطره ها پيوست..
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
نوشته تک تیر زمان فوریه 2003
ضمن ارادت خدمت بهروز عزيز
من ضمن تاييد قسمت ابتدايي تاپيك سركار انتقادي به قسمت نظرتان در مورد سحابي ميكنم
دوست من
سحابي خودش يك مهره سوخته است كه در زمان مبارزات خود انقدر سواد ومعلومات داشت كه بداند با روشي كه خميني پيش گرفته ايران درنهايت به كجا خواهد كشيد.فرض كنيد شما يك مكانيك ماهر هستيد ودر يك اتوبوس نشسته ايد و متوجه ميشويد كه موتور اتوبوس روغن ندارد.لازم نيست كه زياد به خود فشار بياوريد وبا اندك تفكر حدس خواهيد زد كه بزودي اتوبوس بعلت خورد شدن وقفل كردن موتور از حركت مي ايستد.زيرا شما به علم مكانيك اشنايي داريد.ئر مورد سحابي هم دقيقا همين موضوع صدق ميكنه.زيرا وي چون به علم سياست ومكاتب مختلف سياسي اشنايي داشت خيلي راحت ميتوانست حدس بزند در نهايت تصميمات خميني كشوررا به چه لجنزاري خواهد كشاند وچه بلايي انتظار مارا مي كشاند.شما اگر نامه سحابي را مطالعه كنيد متوجه ميشويد كه هرجا كه ميديده به ضررش تمام ميشود خيلي راحت خودرا تبريه ميكند وميگويد من مخالف فلان كار بودم.وهر جا كه فكر ميكند ملت خوششان مي ايد فورا مسئوليت انرا به عهده گرفته و گفته اصلا من پيشنهاد اينكاررا دادم.
مراقب باشيم.زيرا بعيد نيست امثال سحابي ها سلاحهاي جديد حكومت باشند كه مثلا دارن انقلاب را اپ گريد ميكنن تا به مذاق ملت خوش بيايد.جديدا هم كه دارن با موسوي نخست وزير سابق پشت پرده بحث ميكنن تا دوباره اورا به ميدان بياورند وباز اين حكومت را با چهره اي بزك كرده تو ي بغل مردم بياندازند.مگر خاتمي چگونه خيانت كرد به 22ميليون راي ملت؟حكومت حالا كه ميبينه در دام حقوق بشر افتاده به تنها چيزي كه فكر ميكنه گرفتن مقبوليت از مردمه وبراي اين كار حاضره هركسي رو به بازي بياره.اگه حكومت احساس خطر جدي بكنه مطمئن باش از مايكل جكسون هم دعوت ميكنه تا در نظام مشغول خدمت به ملت مسلمان بشه..زياد تعجب نداره.
چرا كسي از سحابي نميپرسه اقا چرا انموقع كه در مجلس خبرگان صحبت از ولايت فقيه بود شما اعتراض نكرديد و علنا با اين تفكر مسموم مبارزه نكرديد ؟چرا مردم را درجيان نگذاشتيد؟
خودش اعتراف كرده كه در سازمان مجاهدين خلق يكي از اركان اصلي سازمان بوده و جوري از نقش خودش در سازمان تعريف ميكنه كه بيگناه معرفي بشه.درست تا جايي ميگه از سازمان پشتيباني كردم كه ملت با مجاهدين خوب بودند ودرست از جايي كه بين مردم وسازمان فاصله افتاد اونهم ميگه من راهم رو از سازمان جدا كردم وباهاشون مخالفت كردم.
مگه همه نميدونيم كه عسگر اولادي پدرخوانده مافياي اقتصادي ايرانه؟چرا ايشون طوري نامه نوشته كه زياد به اين ادم جاني ومخوف بر نخوره و ميگه ما با هم دشمني نداريم فقط اهدافمون با هم فرق ميكنه.
تا كي بايد فريب يك مشت ملاي احمق وبيسوادرا بخوريم؟مگه ما تحصيلكرده هاي اين مملكت نيستيم؟
مگه ما درس نخونديم تا براي وطن مفيد باشيم؟پس كي ميخواهيم از اين معلومات وسواد استفاده بهينه كنيم؟ما بايد ضرب شصت خودرا به حكومت نشون بديم.لازم نيست با اسلحه ضرب شصت نشون بديم بلكه با طرز فكر و اشاعه اون ميتونيم مهلكترين ضربه رو به ملاها وارد كنيم.
بهروز جان
شما مختار هستيد هرجور ميخواهيد فكر كنيد ولي مراقب باشيد در حقه جديد حكومت گرفتار نشيد
چطور ممكن است در كشوري كه حتي برگ درخت هم نميتواند بدون اجازه ولي فقيه از درخت فروريزد يك پيرمرد كه پايش لب گور است ناگهان پس از سالها سكوت و نمايش سياسي فرياد برارد و مقام ولي فقيه را زير سئوال ببرد؟به همه بتازد؟ويا چگونه ممكن است كسي كه سالها در منزل خود مدفون شده بود وبا انهمه مريد وشاگرد در حوزه علميه ناگهان علاوه بر شكستن درب زندان به رهبر شيعيان جهان هرچه مي خواهد بگويد و مقام اورا زير سئوال ببرد ؟در كشوري كه يك دانشجو به جرم بلندكردن پيراهن خوني سالهاست كه در زندان محبوس است ايا ميتوان قبول گرد كسي انقدر ازادي داشته باشد كه بي پروا وبي هراس از مرگ هرچه به دهن مياورد بگويد؟
همه اينها به خاطر اينست كه در جوامع بين المللي حكومت ملايان بگويد نه اقا انطور كه مخالفين ما ميگويند نيست.ببينيد كه مخالفان ما ازاد ازاد هرچه ميخواهند ميگويند و كسي هم به انها كاري نداردو حقوق بشر بهانه است و ماداريم مراعات ميكنيم.
اين نظر شخصي منه و مطمئنا به نظر شما احترام ميگذارم وشمارا مختار ميدانم
فقط خواستم گوشزد كنم خيلي مراقبت كنيم چون بعيد نيست با همين كلكها حتي بين ما هم جدايي بياندازند و درگيري داخلي درست كنند
از اخوند پست تر موجودي وجود ندارد
در مورد پيدايش انقلاب اشتباهي 57 سخن خواهم گفت
با احترام و تعظيم
تك تير
______________________________________________________
به سراغ من اگر مي اييد
جليقه ضد گلوله بپوشي
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
نوشته بهروزک زمان فوریه 2003
نظري را كه پست كرده ام ؛ نظر شخصي من نبوده است. اين نظر از سايت <<رنگين كمان >> است.
هدف من از اين بحث پرداختن به ريشه هاي انقلاب است كه در مواضع سياسي افراد دخالت دارد. با اين بحث من ميخواهم كه دوستان در واقع بما بگويند چرا مواضع فعلي را اتخاذ كرده اند
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
نوشته بهروز ک زمان فوریه 2003
نظر من در مورد انقلاب!
تحليل شما از انقلاب ۱۳۵۷ چيست؟
براي شناحت خودمان و شناخت آنچه كه انقلاب را ايجاد كرد؛ خيلي مفيد خواهد بود انقلاب را تحليل كنيم.
۱-چرا انقلاب شد.
۲- چه دست آوردهايي داشت.؟
۳- آيا شكست خورده است يا نه؟
۴- پيشنهاد شما براي ملت ايران چيست؟
جوابها:
سوال اول : چرا انقلاب شد؟
انقلاب در ادامه وابستگي كامل اقتصادي ما به غرب پيش آمده است و ناشي از نداشتن توليد است.
ملتي كه غذا ؛دوا؛ لباس؛ اسلحه و......ندارد و براي هر چيزي دست گدايي به اجنبي دراز كرده است. آن ملت دولت؛كشور و دين هم نخواهد داشت. هر چيز آن ملت بازيچه كسي است كه احتياجات او را بر آورده ميكند. در ايران پهلوي و خميني حكومت از آن كسي بوده است كه شير نفت را در اختيار داشته است و پول نفت را براي تجارت با غربيان مورد استفاده قرار داده است.ديروز وابستگان دربار و امروز آقا و آقا زادگان. هر كس خدمت بيشتري به غرب و گسترش وابستگي بكند مورد تقويت غرب قرار ميگيرد. بنابراين ملايان هم ميدانند كه تضميني براي آنان هم وجود ندارد. حقوق بشر هم يكي از اهرم هايي است كه از سوي غرب براي فشار به عوامل وابسته گرا مورد استفاده قرار ميگيرد و در مورد شاه هم اعمال شد و حالا در مورد ملايان هم ميخواهند اعمال بكنند.
روحانيت سنتي نهادي بوده است كه بعد از استقرار رضا شاه با اين جريانات وابسته گرا(خارجي و داخلي) هم آهنگ نشده بود و بنابراين بايد از بين ميرفت؛ تا جامعه براي پذيرش ارزش هاي غربي آماده بشود.روحانيت توسط رضا شاه از قدرت سياسي رانده شده بود و رضا شاه با داشتن درآمد نفت و قدرت ارتش احتياجي به آنان نداشت.روحانيت سنتي غريقي بود كه براي بقاي خود آخرين و سخت ترين تلاشش را ميكند و مثل هر غريق ديگر قبل از مرگ به هر چيزي كه مييابد ؛ چنگ ميزند.تصرف قدرت سياسي آخرين تلاش روحانيت سنتي است ، ولي از نظر غرب بهترين راه براي نابودي روحانيت است زيرا واضح است كه روحانيت به علت اين كه نميتواند با استقرار علم و مدرنيته از عهده بر آوردن نياز هاي جامعه بر آيد و بنابراين اعتماد و علاقه ديني مردم را صرف خرج بر پايي حاكميت خود كرده و جامعه را آكنده از تنفر نسبت بد دين خواهد كرد. اين در صورتي بود كه روحانيت عاقلانه رفتار ميكرد ولي روحانيت رفتار عاقلانه اي بعد از انقلاب نداشته است و يك نمونه از رفتار هاي اشتباه روحانيت ادعاي صدور انقلاب اسلامي به كشور هاي همسايه بود كه سبب تحريك حمله عراق به ايران شد و ضرر هاي زيادي ببار آورد. شاه به راحتي از حكومت رانده شد براي اين كه در بين ملت پشتيباني نداشت و در بازي هاي سياسي پشت پرده با بيگانگان قدرت را بدست آورده بودو وقتي كه عاملان خارجي از وي حمايت نكردند براحتي سقوط كرد. در مقابل از سوي عامل غربي از آمدن خميني حمايت شد زيرا آمدن خميني بيشتر از شاه به نفع غرب بود(مالي و سياسي در تضعيف ملل اسلامي و تقويت استكبار و غرب به انحاي مختلف).
شاه با تكيه بر درآمد نفت و هم آهنگي با غرب همه را خاموش و اگر تند رفتند سر به نيست كردو خميني از اول با خشونت بيشتر همان كار را با مردم و وطن دوستان كرد و با عوام فريبي از تهييج احساسات ديني عوام نيروي آنان را براي سركوب حقيقت طلبان مورد سوء استفاده قرار داد.
۲- دست آورد هاي انقلاب : دست آوردي نداشته است.
۳- انقلاب شكست خورده است.
نتيجه:از طرق سياسي محض ما نميتوانيم مسايل خود را حل نمائيم. مسايل ما فقط سياسي نيست. ما از زير بنا ودر تمام زمينه ها اشكال داريم و به همين علت خيلي ضزبه پذير هستيم.
۴ پيشنهاد شما براي ملت ايران چيست؟
الف-سياست تامين خودكفايي اقتصادي در مورد غذا، صعنت و دارو و.....
ب- هم آهنگي با آن چه كه بنام جهاني شدن در دنيا روي مي دهد.
ج- اصلاح فرهنگي و گذر از سنت به مدرنيته.تقديس كار و شايسته سالاري.
د- تقويت نهاد هاي مدني و حاكميت دموكراسي.
بنابراين ما به فرد احتياج نداريم و ما به برنامه احتياج داريم كه توسط مديران و سياستمداران اجرا شود.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
نكته در مورد سحابي و ديگر روشن فكران اين بود كه خميني كتاب ولايت فقيه را سالها بود كه نوشته بود با اين حال ...!
______________________________________________________
ناله فقير هميشه بجا نيست ولي اگر به آن توجه نكنيد نخواهيد دانست كه عدالت چيست. Zinn
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
نوشته ایران 20
زمان فوریه 2003
تحليل
با سلام و ارادت خدمت تمامی دوستان.
اینکه بررسی نمائید چگونگی یوجود امدن انقلاب را من هم نیز موافق هستم و دوست خوبم ما هر چه داریم میکشیم از دست همین روشنفکرانی است که در
زمان ما را به دام این از خدا بی خبران انداختند . حالا چرا اینگونه تغیر زاویه نسبت به حکومت میدهند نمیدانم ولی انچه که مسلم است روشنفکران این مرز
بوم دو گروه هستند یا با ملت هستند یا پشت به ملت اگر با ملت هستند که اجازه اینگونه پرخاش به قوه قضائیه و ساحت مقام رهبری حکومت مطلق گرایان
را ندارند . و انقدر در زندان نگه میدارند تا عقلشان شیرین شود و قدرت ابراز عقیده را نداشته باشند و دائما برایشان پرونده را باز میگذارند که هنوز
یکسال مانده زندانیش تمام شود دوباره به چند سال زندان دیگه محکوم مینمایند . که طرف برای همیشه مجبور باشد دور سیاست را یه خط قرمز بکشه و
قدرت ابراز عقیده را نداشته باشه .
گروه دوم افرادی که دست پرورده خود رژیم هستند و این افرادی را مانند یک آس و برگ برنده در استین خود پرورش داده اند . و با صحبتهای شیرین
این افراد در دوران بعد از خاتمی که امید است به انجا هم نکشد را رو مینمایند و ملت ساده به مثل من که توهین به دیگران نشود هم به انان رای خواهند داد
مگر انان خاتمی را در دوران ریاست جمهوری هاشمی مثلا به کنار نزدند و یک شغل دهن پر کن مشاور رئیس جمهور و ریاست کتابخانه ملی ایران را
به ایشان واگذار ننمودند حتما باید یادتان باشد ان صحبتهای شیرین ایشان را. بخدا یادمه حتی اعضای حزب توده هم به ایشان رای دادند و زمانی که سوال
شما دیگر چرا. گفتند حرفهائی که ما مدتهای مدید است میزنیم ایشان دارند میگویند ببینید این هم از تشخیص سیاسیون دارا ی 50 سال مبارزه حداقل سیاسی
اینها هم به مثل گورباچف گول همان انگلیسها را خوردند میگویند گورباچف در 30 سال قبل از ریاست بر شوروی سفیر کشورش در انگلیس بوده و از همان موقع بر روی ایشان کار شده است دوست خوبم مجلس لردهای انگلیس را تمامی کارکشتگان سیاسی ان کشور تشکیل میدهند و سن اعضای ان به طور متوسط 75 سال میباشد در زمان حکومت کمونیستها حتی پشه نمیتوانست نزدیک روس یا سفارت شود انها به روی سفیر انجا کار نمودند و عاقبتش رادید ید
وای به ایرانیان که افراد رده بالای کشورمان هم برای پیچیدن نسخه سرما خوردگی به انگلیس میروند فراموش نشود در فردای ایران روشنفکرانی جای دارند که تحت هیچ شرایطی همگام با اینان نبوده باشند . ودر اینده اگر حکومتی باقی مانده بود نباید به مثل خاتمی میان مثلا بد و بدتر بد را انتخاب نمود
و این وظیفه تک تک روشنفکران و ایران دوستان است که این وظیفه مهم به دوش کشند با کمال تشکر منتظر روشنگریهایتان هستم.
دوست خوب مجازيم جناب بهروزك .
با سلام . نسل سوم ايران بعد از انقلاب يعني جوانان فعلي ديگر دست روشنفكر نماها خوانده و ميداند با طناب پوسيده انان نميشود به داخل چاه رفت . چاره مخالفت هاي سرسختانه مدني تا يك رفراندوم ازاد مردمي با تبلغات ازاد كه همه به يك اندازه بتوانند مثلا از صدا و سيما صحبت نمايند چون تجربه ثابت نموده هيچ تبليغي بهتر راديو و تلويزيون نيست انوقت مردم خود تصميم خواهند گرفت
______________________________________________________
زنده باد ايران .... زنده باد آزادي
كه هميشه ايران ما ۲۰ بوده و هست و خواهد بود
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
نوشته مارمولک زمان فوریه 2003
انقلاب ۵۷ بزرگترين كلاهبرداري در تاريخ ايران بود
سالها مردم را با اراجيفي از قبيل حكومت واقعي اسلام مثل مدينه زمان محمد و ابو برق مجاني و دموكراسي و ازادي و استقلال و اين حرفهاي مردم پسند تتميع كردند و ۲ ماه بعد از رسيدن به خواسته ها چهره عوض كردند و مردم را حتي از نيازهاي غريزي هم محروم كردند
كمي به سخنان خميني قبل از انقلاب توجه كنيد
فرض كنيد كه كسي سخنان به همين زيبايي و وعده هاي انچناني به شما بدهد
مگر همين خاتمي نبود؟
اين دومين بار بود كه كلاه گشادي بر سر مردم رفت و اشتباه قبلي براي مردم درس نشد
اگر به تاپيك چند عكس و ولايت فقيه در تالار سياست دقت كنيد متوجه اين تناقض در سخن و رفتار خواهيد شد
و شايد هم به مردمي كه در ان زمان انتقلاب كردند و تيشه به ريشه خود و ايران زدند كمي حق بدهيد
______________________________________________________
تـو اي پـــري كجايــــــــــــــي؟؟
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
Article originally appeared on افشا (http://efsha.squarespace.com/).
See website for complete article licensing information.