.در باره اعدام های دسته جمعی در زندان مشهد
کلمه
می گويد زندان، خانه دوم من است و آقايان فکر می کنند من از زندان رفتن هراسی دارم مگر تا به حال بارها نرفته ام. احمد قابل در شهرکو چک فريمان است و به دادگاه اين شهر احضار شده تا دوباره اتهامی به او تفهيم شود. سال گذشته قابل در ميانه راه نيشابور به قم از سوی ماموران اطلاعات بازداشت شد و نتوانست در مراسم تشييع استادش آيت الله منتظری شرکت کند. قابل را از همان جا به زندان وکيل آباد مشهد بردند، جايی که بيشتر زندانيانش مجرمين قاچاق مواد مخدر هستند، ۱۷۰ روز زندان بر احمد قابل گذشت و اين روحانی را با پابند به دادگاه بردند و اين کار آنقدر شور و تلخ بود که قاضی از بازجويان خواست تا ديگر قابل را با پابند به دادگاه نياورند. قابل که در سالهای گذشته از منتقدين وضع موجود بوده است و نامه هايی از باب امر به معروف به رهبری نوشته است، در زندان وکيل آباد مشهد با وجه ديگری از فاجعه اجتماعی ايران از نزديک آشنا شد.
احمد قابل در گفتگو با کلمه می گويد: آقايانی که تا به حال به زندان نرفته اند، نمی دانند درد زندانی چيست و زندان چه محيط فاسدی است که حکومت خود با دست خود، انسانها را به آنجا می فرستد. اما رفتن قابل به زندان وکيل آباد مشهد پرده از راز اعدامهای پر شماری برداشت که مدتها بود پنهان می شد و خبرش به بيرون درز نمی کرد. قابل بازگويی اين اعدامهای گسترده زندانيان را صرفا به دليل ملاحظات اخلاقی و انسانيت می داند و وظيفه خود می داند تا آنچه در زندان وکيل آباد ديده است را بازگو کند. اما در زندان وکيل آباد چه گذشته است؟
زندانی که برنامه هفتگی اعدام دارد
در زندان وکيل آباد مشهد چه می گذرد؟ زندان بزرگی که دوازده هزار زندانی دارد و شنيده شده است که دو هزار محکوم به مرگ در صف اعدام قرار دارند. زندان وکيل آباد با اين حال تنها گنجايش چهار هزار زندانی را دارد. مسوولان قضايی مشهد دست به خلوت کردن اين زندان بزرگ زدند و بنا بر شنيده ها هر هفته ۶۰ تا ۷۰ حکم اعدام را در وکيل آباد اجرا کردند. اعدامی ها را در گروههای هفتاد نفره به سالن ملاقات شرعی زندان وکيل آباد می آورند و ساعتی به غروب مانده به طور دسته جمعی و با طنابهای دار به دار می آويختند. اعدامی ها تا چند لحظه مانده به موعد اعدام نمی دانند که برای چه به دفتر زندان احضار شده اند و تنها وقتی تلفن های زندان در يک ساعت به غروب مانده به کلی قطع می شود، ديگر زندانيان خبر دار می شوند که ساعت اعدام فرارسيده است. اين وضعيت وحشتناک زندان وکيل آباد مشهد در چند ماه اخير است. يک فعال حقوق بشر در مشهد با وصف آنچه از سربازان زندان شنيده است، می گويد در هفته های اخير هر هفته لااقل ۶۰ تا ۷۰ نفر بی اينکه خود و خانواده ها يشان بدانند به پای چوبه دار رفته اند. زندانيانی که نه وکيلی داشته اند و نه دادگاه عادلانه ای برای آنها برگزار شده است.
يک زندانی سياسی راز زندان وکيل آباد را افشا می کند
احمد قابل بيشتر از سه ماه در زندان وکيل آباد مشهد زندانی می شود ، آن هم در بند ششم زندان که به قول او آخر خط بوده است و زندانيانی که يک قدم تا اعدامشان مانده بود را به اين بند منتقل می کردند، قابل می گويد نمی خواهد مبالغه ای کند و برای همين می گويد آنچه خود او شاهد و ناظرش بوده و از رفت و آمده هايی که بدون پرده پوشی انجام می شده، ۵۰ نفر را حتم دارد که در همين مدت و تنها از همين بند اعدام کرده اند. قابل می گويد که خودکارش را برای نوشتن وصيت نامه گرفته اند و اين زندانی سياسی از ديگر هم بندان شنيده است که اين اعدامها وضع معمول و برنامه هر هفته و هر ماه زندان بوده است. ازميان صد ها تن اعدامی که گزارش سربسته آن به بيرون زندان رسيده است ، تنها اعدام پنج نفر از سوی دادستانی مشهد اعلام شده است. اين مخفی کاری به زعم قابل نشانه اين است که يک جای کار می لنگد و احکام اعدام دارای اشکال صوری و ماهوی است . قابل می گويد اگر اين احکام اشکالی نداشت بايد علنا اعلام می شد و اين دست و دلبازی در کشتن انسانها نمی تواند به عدالت نزديک باشد.
اعدام اعتياد را کم نکرده است
احمد قابل می گويد در دادگاه اعلام کرده است که اعدامهای وسيع زندان وکيل آباد ناعادلانه است و شايد برای همين افشاگريها ست که دوباره احضار شده است. اين روحانی منتقد تصريح می کند که اعتراض او به اعدامها موافقتش با جرم نيست . قابل می گويد نمی تواند بپذيرد که عده ای به خود حق بدهند تا با قاچاق مواد مخدر جوانان را آلوده کنند اما اين همه سال اعدام، مشکل مواد مخدر را حل نکرده است گو اينکه چنين اعدامهای وسيعی ممکن است بی گناهان را هم به پای چوبه دار ببرد . قابل معتقد است برای مبارزه با بلای اعتياد بايد کار زير سا ختی انجام بگيرد و سياستهای گذشته نشان داده است که با اعدام قاچاقچيان و معتادان، اعتياد کم نشده و شيوع بيشتری هم پيدا کرده است. او معتقد است که درد در جای ديگری است، وقتی جامعه نيازهای اوليه جوانان را و افراد خودش را تامين نمی کند، آنها اين ريسک مرگ را می پذيرند تا با قاچاق مواد مخدر به زندگی خود سرو سامانی بدهند. اين روحانی بر اساس آموزه های فقهی می گويد در مواردی که ارتکاب سرقت و يا زنا برای به دست آوردن ما يحتاج زندگی باشد، ديگر حد شرعی نمی تواند اجرا شود.
قابل گزارش روزنامه خراسان را مثال می زند که در جريان قتل های عنکبوتی و قتل زنان خيابانی به انگيزه های شرعی ، مصا حبه ای با خانواده يکی از زنان مقتول صورت گرفته بود و معلوم شده بود که اين زن از فرط تنگدستی خود فروشی می کرده است و چنان درگير فقر بوده اند که برادر کوچکش پلاستيک می خورده است. قابل می گويد کدام فقيهی جرئت می کند که در چنين مواردی حکم شرعی بدهد. قابل می گويد آقايان از وظيفه اصلی حکومت که ايجاد رفاه و امنيت است شانه خالی می کنند و می گويند که آمده اند تا اسلام را پياده کنند و کاری به وضع اقتصادی مردم ندارند، در حالی که پيامبر اسلام می گفت مردم را به فقر نکشانيد تا به کفر مبتلا نشوند.