پشت صحنه ارتجاع ولايت فقيه ! 
Monday, May 3, 2010 at 02:48PM
افشا

پشت صحنه ارتجاع ولايت فقيه !
عباس رحمتی


 

اگر کمی عميق تر به جريانات سياسی ايران نگاه کنيم خصوصا بعد از آخرين
 انتخابات رياست جمهوری متوجه می شويم که دم خروس ولايت فقيه ،
 چون هميشه بيرون زده و مردم براحتی متوجه پشت پرده های ناپيدا
 می شوند اين دم خروس چه در دوران خمينی و چه خامنه ای وجود
 داشته است ولی بعد از مرگ خمينی اين دم خروس فرق کرده است
 خمينی طوری ديگر قضايا را جوش می داد در حاليکه خامنه ای
 جوشکاری اش در همان جوش اول مسئله دار می شود .
برای مثال بايد حداقل به دهسال عقب تر برگرديم تا دم خروس
 ولايت فقيه را بهتر ارزيابی کنيم ده سال پيش يعنی بعد از جريانات
 اعتراضات دانشجويان و آغاز نوين جنبش دانشجويی و حمله به
 کوی دانشگاه و کشتار ی که رژيم به راه انداخت ،آن زمان خود سر
 آغاز ديگری برای سرکوب شد تا ولايت ارتجاع به فکر پليد تری
 فرو رود و از آن به بعد نقشه يک کودتا پی ريزی می شود . درست
بعد از همان اعتراضات گسترده در دانشگاهای کشور بود که خامنه ای
هم خود اعلام کرد « صدای انقلاب تان را شنيدم » او در واقع از همان
 زمان بود که تصميم گرفت صدای انقلاب را با فکر پليدی که در سر داشت
 با جواب ضد انقلابی خود به جوانان پرشور بدهد او شنيدن ش حتا چون
 محمد رضا پهلوی نبود او از همان زمان به فکر فرو رفت که چگونه صدای
 مردم را خاموش کند اين جواب به انقلاب مردم بود و پس !
از همان زمان بود که به فکر ساختن دولت پليدی به سرپرستی احمدی نژاد افتاد
 از همان زمان بود که به قولی ، لباس و چکمه پاسدار ی او را از تنش در آورد و
 کت شلوار سرکوب را بر تنش کرد و وی را از آذربايجان (اردبيل )
به تهران فراخواند و در شهرداری تهران گمارد . احمدی نژاد هم از اين
 فرصت کمال استفاده را برد و باند معروف اروميه را با خود به تهران آورد
 . در همان زمان بود که خاتمی در خواب بود و احساسات ش را نسبت به
 ولايت فقيه پنهان نمی کرد و به جای آنکه به فکر و چاره ای بينديشد
 حمايت کامل خود را از ولايت فقيه اعلام کرد و بدنبال آن عقب نشينی های
 پی درپی اش بود که کسی جلودار ش نبود. در واقع از اواسط دوره دوم
 رياست جمهوری خاتمی عقب نشينی ها شروع می شود گويا همه چيز را
 به وی ديکته ميکنند ولی او کلامی با ملت در ميان نمی گذارد ،
 عقب نشينی ها شروع می شود چون راه روش خاتمی نشان دهنده
اين بود که جز راه روش ولايت فقيه برنامه ای در سر ندارد او می خواست
 ولايت فقيه را راضی کند و نه مردم را ! به همين خاطر بود که خاتمی
 در جريان انتخابات دوره نهم فقط يک تماشاگر در مقابل توطئه های کودتا گران
 بود، او که تمام نهاد ها و ارگان ها ی اجرايی رژيم را برای انتخابات در
 دست داشت هيچ کاری نکرد و يا نمی خواست کار ی انجام دهد . در حاليکه
 وزارت کشور خاتمی برگزاری انتخابات دوره نهم را به عهده داشت و
نه احمدی نژاد ، مسلما او از توطئه خامنه ای و کودتا گران خبر داشته و
 سکوت کرده است . در همان موقع رفسنجانی نامه ای به خامنه ای نوشته
 بود و پرده های تقلب ها را پيشاپيش کنار زده بود و هشدار های لازم را به
 ولايت فقيه اش ياد آوری کرده بود ، در حالی که خاتمی سکوت اختيار
 کرده بود.
 بايد اين سوال مهم را مطرح کرد ،چرا خاتمی و رفسنجانی که از اين کودتا
 خبر داشتند مردم را از قبل در جريان قرار ندادند ؟ آيا دولت های خارجی ديگری
 مثل روسيه و چين در اين کودتا دست داشتند ؟ آيا کاسه های ديگری
 زير نيم کاسه ها ديگر بوده است ؟
در همان دوره بود که مجتبی خامنه ای با کمک سپاه پاسداران تمامی صندوق های
 رای را دراختيار گرفتند و همه ديديم که چگونه کروبی و رفسنجانی را حذف
کردند که رفسنجانی ، از روی ناچاری به خدا پناه برد و کروبی هم در
 خواب بود و
 بعد از خواب شکايت خود را با مردم مطرح کرد ! بدين صورت کودتا گران فاز اول
 کودتا را انجام دادند و نام شوم احمدی نزاد را از صندوق ها در آوردند ، در
دوره نهم رياست جمهوری صدای کسی در نيامد ، در واقع فاجعه از همان
 زمان شکل گرفت که به راحتی آب خوردن ، کودتا نرم را با کمک خامنه ای
 شکل دادند و صدای از کسی در نيامد . در دوره دوم کودتا يعنی دوره
 دهم رياست
 جمهوری رژيم ، خامنه ای خيلی روشن تر از يکسال قبل اعلام کرد که :
 « اين رئيس جمهور برای يک سال نيست اين دولت برای 5 سال ديگر بر سر
 کار خواهد بود ! »
 با اينکه خامنه ای می دانست که احمدی نژاد نه در دوره نهم دردی از مردم
 را دوا کرد و نه در اين دور جديد کاری خواهد کرد لذا او تصميم گرفته بود
 که برای
 حفظ نظام فاشيستی مذهبی اش دست به اين عمل بزند و در رابطه با
 سرکوب مردم هم تعارفی نداشت ، خامنه ای در نماز جمعه معروفش
 بعد از انتخابات شمشير را بر عليه مردم از رو بست و دستور شليک
 به روی مردم را صادر کرد .
باز چرا اين بار هم احمدی نژاد ؟ زيرا احمدی نژاد به مجتبی پسرش
 قول داده است به کمک سپاه زمينه های به رهبری رسيدن
 بعد از پدرش را فراهم کند
 آنها همچنين می خواهند با کمک سپاه فضای رعب و وحشت را ايجاد کنند
 تا زمينه های به قدرت رسيدن پسر خلف خامنه ای راحت تر شود . سوالی
 که مطرح بود اينکه چرا خامنه ای و شورای نگهبان موسوی و کروبی را
 از صافی عبور ندادند و مهر رد صلاحيت بر آنها نزدند ؟
اگر يادتان باشد در اين دوره بنا بود ابتدا خاتمی مجددا کانديدای رياست
 جمهوری شود که بعد از تهديدات از طرف جناح غالب و جواب رد
 از طرف خامنه ای
 جناح مغلوب تصميم به کانديدای موسوی می گيرد و برای اين کار خاتمی خود
 شخصا چندين بار به منزل موسوی می رود و او را برای کانديد شدن راضی
 می کند و شال سبز را بر گردن موسوی می اندازد و حرکت سبز آغاز می شود ،
 موسوی بعد از 20 سال کنار گيری از سياست به صحنه مبارزاتی وارد
 می شود ، ولی اين بار چنين می نمود که مشکلات زيادی در پيش رو
 قرار دارد ! حال چرا
 خامنه ای به موسوی چپ نگاه نکرد و او را از قبل از صحنه بيرون نکرد ؟
 البته ولايت فقيه ديکتاتور اگر فکر می کرد کار به اينجا ها کشيده می شود
 حتما چاره ای ديگر می کرد .
خامنه ای پيش خود ش فکر می کرد موسوی بعد از 20 سال دوری از سياست
 حرفی برای گفتن ندارد و می تواند وی را براحتی از صحنه حذف کند ،
خامنه ای در واقع تحليل در ستی از شرايط آتشفشانی جامعه نداشت
 ( نداشتن تحليل مشخص از شرايط مشخص ) و ديديم که خامنه ای و
 رئيس جمهوری و باند کودتا گرش همگی به قول معروف سنگ
روی يخ شدند و تمامی پليدی ها بيرون زد و بدر ستی فهميدند
 کسانی که بايد از صحنه حذف شوند خود ش و باند تبهکار ش هستند .
چرا کروبی را حذف نکردند ؟ مگر سماجت او را در دوره قبل نديده بودند ؟
 آنها می گفتند ، يک بار تجربه حذفش را داريم و در دوره دهم هم می توانيم
 او را براحتی کنار بزنيم ولی کروبی هم مانند دوره قبل نبود ، او هم مار
 گزيده تر شده بود و ديديم که موی دماغ ولايت فقيه شده دست بردار
 هم نيست . رضايی هم که از خودشان بود و برای اينکه نشان دهند
 به دمکراسی (از نوع ولايت فقيه )
 چقدر پايبند هستند او را هم به عنوان نخودی داخل
 بازی کردند تا نمايش انتخاباتی
 را جدی تر نشان دهند .

آيا احمدی نژاد به خامنه ای تحميل شده است ؟
بعضی از تحليلگران می گويند خامنه ای و فرزندش ، احمدی نژاد را
به کمک سپاه پاسداران روی کار آورده اند ولی بعد از به قدرت رسيدن دولت
 کودتا و يا دولت های بعدی خامنه ای را هم طوری ديگر از صحنه سياسی
 حذف خواهند کرد و بعد هم نتيجه می گيرند که احمدی نژاد در واقع از طرف
سپاه به ولايت فقيه تحميل شده است . به نظر نگارنده جناح کودتا گر و در راس
آنها خامنه ای است و مسئول اجرايی آن هم مجتبی است و يک دست با يکديگر
 تا به آخر به اين جريان ضد مردمی خود ادامه می دهند . خامنه ای از
تمام جريانات پشت پرده اطلاع دارد و حساب جاهای ديگری را
 هم که قدرت وی را خدشه دار کند حتما کرده است ، همان طوری
 که در بالا توضيح داده ام می خواهند با کمک خامنه ای
 و پسرش هژمونی قدرت را از رقيب خودشان اصلاح طلبان
 برای هميشه بگيرند و مقدمات
 حذف احزاب گروه های رقيب بتدريج عملی می شود و اگر بتوانند
 ولايت را تبديل به سلطنتی(وارثتی )کنند . در اين ميان رفسنجانی
نقش ويژه دارد [1]،
خامنه ای سعی دارد که او را به طرف خود بکشاند تا بتواند تمام
افراد سياسی و ديگر فعالان حقوق بشر را يا در زندان کنند و يا با شيوه های
 مختلف ترور و يا بيماری (ترور های نرم ) همه را از صحنه حذف کند .
نمو نه های اين گونه برخوردها در طول همين سی و يک
 سال ديده شده است ولی اين بار شديد تر ادامه می يابد
 تا حذف کامل رقبا را تکميل کنند
. حذف و توقيف گروه ها و سازمانهای سياسی و بسته شدن روزنامه در طول اين
 ده ماه بی سابقه بوده است. [2] از طرفی احمدی نژاد را جلو انداخته که
 مسائل اقتصادی رفسنجانی را رو کند و تا جايی که امکان دارد سوار
 بر کار شوند تا او و خانواده اش را به رسوايی ديگر بکشاند چون خامنه ای
 احساس می کند تنها او ( رفسنجانی ) است که می تواند رقيبی برای او باشد
 در مورد رفسنجانی نرم تر از ساير رقبا جلو می روند و اين را او خودش
 خوب متوجه شده است به خاطر همين است که يکی به ميخ ميزند و يکی به نعل !
درمورد موسوی و کروبی بايد گفت ، آنها هم اهداف جناح غالب و کودتا گران را
 خوب درک کرده اند ، آنها می دانند که رژيم به شکل های مختلف
 می خواهد با اخراج کردن از ميدانهای فعاليت ، شعله جنبش را
 کم کم خاموش کنند به همين خاطر احساس
خطر بيشتری ميکنند . مواضع موسوی و کروبی روز به روز روشن تر و
 حتا راديکال تر می شود اخيرا موسوی بر ادامه مبارزه با اين
 رژيم پافشاری کرده است و با کروب
ی تصميم گرفته اند که سالروز آغاز مبارزه انتخابی را
 گرامی بدارند و تقاضای اجازه
 راهپيمايی کرده اند . همسر کروبی گفته است ما تا آخر ايستاده ايم .
 
 [3] کروبی در آخرين مصاحبه اش با اشبيگل آلمان گفته است فقط يک جرقه
 می خواهد که اين اوضاع
پايان پيدا کند و در ملاقات با اعضای کميته های سياسی زنان و حقوق بشر
 برای رسيدن به پيروزی مردم را به پايداری و اتحاد دعوت می کند. [4]
از طرفی مردم خصوصا کارگران و دانشجويان و جوانان مصمم تر از گذشته
 برای حذف رژيم و رسيدن به حاکميت قانون به تلاشهای خود ادامه
 می دهند و خود را برای روز کارگر و روزها و مناسبت های ديگری
 که در پيش رو است آماده می کنند . زندانيان سياسی در
 داخل زندان در مقابل شکنجه های قرون وسطايی رژيم
مقاومت کرده و از مصاحبه های تلويزيونی خودداری کرده اند آنها
 کاری کرده اند که باعث ريزش تعداد زيادی از پاسداران و زندانبانان شده اند
 بطوريکه خبر از خودکشی و مرگ بعضی از آنها را می دهند .

آمريکا و جنبش مردمی ايران :
در اين ميان سياست های آمريکا شايان توجه است ، همان طوری که
 می دانيد حدود دو ماه قبل از انتخابات " اوباما " دو نامه فدايت شوم به
 خامنه ای نوشته بود تا ارادت های ش را نسبت به خامنه ای نشان دهد
( متن نامه ها را هوشنگ امير احمدی تعيين کرده بود
 که خودش در 16 صفحه توضيح داده است ) در واقع اوباما می خواست
مقدمات رابطه های
مجدد ايران و آمريکا را با رژيم شروع کند اوباما می خواست طلسم سی ساله را
 بدست خودش بشکند که تمام برنامه هايش را مردم ايران بهم زدند . برای
 اوباما مهم نيست چه کسی بر سر کار باشد ، احمدی نژاد هم برای
 اوباما کافی است که آرزوهايش
 را برآورده کند مهم نيست که صدها نفر کشته شوند و هزاران نفر
دستگير شوند و يا به زير شکنجه بروند ، رابطه ای که اوباما می خواهد
 ، فقط در راستای منافع آمريکا باشد
 کافی است و همه چيز حل است . حقوق بشر در اينجا
بخاطر منافع آمريکا معنايی ندارد ،
 چطور می شود از رژيمی که اين چنين عريان می کشد و شکنجه ميکند
 با مماشات برخورد کرد ؟ چطور می شود از رژيمی که در سراسر
دنيا ترور ميکند و تروريست صادر می کند و
 قصد ساختن بمب اتمی را دارد ، اين چنين برخورد کرد ؟
 در حاليکه غربی ها همه می دانندn رژيم از عراق تا لبنان
 و فلسطين و تا ونزوئلا و...نيروها و گله پاسداران ش
 را می فرستد تا ايشان را هم از آموزش ها و کمکهای تروريستی
 بی بهره نگذارد ولی با کمال بی تفاوتی به تماشای 
آن می نشينند ؟ آمريکا بايد بجای مماشات و نامه پراکنی هايش
از مردم ايران حمايت کند تا مردم ايران با انرژی و پتانسيل خود که
 در طول اين سی سال خصوصا در اين ده ماه اخير نشان داده اند
( اصل نارضايتی و انگيزه مبارزه است که هر دو در مقطع
کنونی در ايران وجود دارد ) به دنيا نشان دهد که توان
عوض کردن رژيم فاشيستی مذهبی را خود دارد و نه کشور ديگری و
 به قول معرف ما را از شما خيری نيست ، لطفا شر نرسانيد !
_______________________________________________________________________________

[1] رفسنجانی در آخرين صحبت هايش گفته است: در اين برهه کسی را
 جز ولايت فقيه (خامنه ای ) لايق رهبری نمی دانم
[2] توقيف سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی و حزب مشارکت دو گروه
 بزرگ از اصلاح طلبان از برخوردهای بی سابقه رژيم است .
[3]
http://www.rahesabz.net/story/12187/
http://www.iranpressnews.com/source/075579.htm
[4] http://www.iranpressnews.com/source/075814.htm
11 اردیبهشت 1389    21:45
Article originally appeared on افشا (http://efsha.squarespace.com/).
See website for complete article licensing information.