از افشا
آن چه که خمینی پایه گذاری کرد و یا اجرا نمود آن قدر غیر انسانی و بر علیه حقوق بشر بود که ابتدا احمدش را بدرک واصل کردند ولی خانواده اش نمیتوانست خوخواهی کند.اگر در دولت قاجار مادر خمینی قادر بود برای خون خواهی پدرش بمقامات قاجاری پناه ببردولی در دولت ملایی خمینی همین هم از همه و بویژه از خانواده خودش هم دریغ شد.رفتار براساس ارزشهای ضد حقوق بشری ایرانیان را به اینجا رسانده است. جلوی ضرر را از هر جا که بگیریم بنفع ماست.
*****************
ضرب و شتم همسر احمدخمينی توسط طلاب حامی ولی فقيه
ندای سبز آزادی
حمله طلاب افراطی به عروس امام خمينی
ايجاد شده در: 01/23/2010 - 19:26, به روز شده در: 01/23/2010 - 19:31
پير جماران پر بيراه نگفته بود که احمد عزيز "در پيش گروههايی و اشخاصی گناهی نابخشودنی دارم و احتمال قوی ميدهم که پس از من برای انتقامجويی از من به بعضی از نزديکان و دوستانم تهمتها که من آن را ناروا ميدانم بزنند و به آتشی که بايد من را بسوزاند آنان را بسوزانند و احياناً به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنان بگيرند."
هنوز اندکی بيشتر از بيست سالی نميگذرد که امام امت، انقلاب را در اختيار فرزندان خود قرار داد تا شاهد اين نباشد که چگونه پس از او ميراث معنوياش در پای مجادلات سياسي، مورد معامله کسانی قرار ميگيرد که براساس پيشبينی که کرده بود انتقام از نزديکترين ياران و وفادارانش گرفته شود.
لازم نيست از گروههای چپ اسلامي، نخست وزير محبوب، فرزند فاضل و باتقوای امام و يا کسانی چون مهدی کروبی و عبداله نوری شاهد مثال بياوريم. آتش انتقام از امام، در خانواده او و گريبان نزديکترين افراد به او را فرا گرفته است. امروز اما آتش اين انتقام کور دامن عروس محبوب امام و همسر سيد احمد خميني، فرزند مرحومش را گرفته است. او که چند سالی است در حوزه علميه حضرت خديجه تدريس عرفان امام ميکند، در پاسخ به درخواست گروهی از طلاب که از او در مورد حمله اراذل و اوباش به حسينيه جماران توضيحی بيطرفانه خواسته بودند به بيان آنچه در شب عاشورا بر بيت امام رفت پرداخت و در حين توضيحات مورد ضرب و شتم شديد عدهای از افراطيون اين حوزه قرار گرفت. گفتنی است اين ضرب و شتم توسط گروهی ديگر از طلاب با عقايد افراطی و البته با حمايت نماينده حوزه علميه قم همراه با توهين و عمامه به زمين زدن صورت گرفته و به عروس امام گفته شده که "اين حوزه جای شما نيست".
فاطمه طباطبايی پس از اين اتفاق اين حوزه که واقع در محله سيدخندان تهران است نرفته است.
به بهانه اين اتفاق بد نيست نگاهی به سناريوچينی حاميان کودتا برای انتقامگيری از بيت امام داشته باشيم:
پرده اول: عکس آتش گرفته امام و اولين فرصت انتقام
تلويزيون ملی برای اولين بار در تاريخ انقلاب، به آتش کشيده شدن عکس امام را بارها و بارها به تصوير ميکشد تا مدعی شود سبزها و طرفداران ميرحسين موسوي، نخست وزير محبوب امام، در ادامه اعتراضهای غيرمسالمت آميز خياباني، اين بار به سراغ امام امت رفتند و عکس او را آتش زدند. با اين حال نه تنها نشانی از فردی که اين عکس را هوا ميکند تا آتش بزند روی آنتن نميرود بلکه حتی تصويری که به نمايش در ميآيد در تقدم و تاخر زمانی خود معلوم نيست که در کجا و توسط دوربين کدام فرد يا گروهی ضبط شده است.
پرده دوم: حمله به حسينيه جماران و انتقام از فرزند فاضل امام
تمام کسانی که در حرمتشکنی آتش گرفتن عکس امام حنجره ميدريدند و نفسکش می طلبيدند، آنگاه که گروهی اسم و رسم دار، با شکل و شمايل مشخص و زنجير و دشنه به دست، راهی حسينيه جماران شدند تا بعد از شکستن در حسينيه، "حيدر حيدر" گويان، عزادارانی را که به شنيدن سخنان محمد خاتمی در شب عاشورا مشغول بودند، مورد ضرب و شتم قرار دهند، سکوت کردند و خاموش ماندند.
نه مجلس به ميان آمد که اين چه جفايی است که بر خانه امام ميرود، نه دولت بيانيه و اعلاميه داد که حرمت جايگاه سخن امام هتک شده است، نه قوه قضائيه نسبت به آشوبگران موضعی اتخاذ کرد و نه دغدغهای از پيروان و اصحاب ولايت نقل محافل گشت.
اولين بار رجانيوز به ميدان آمد
سايت خبری "رجانيوز"، نزديکترين پايگاه اطلاع رسانی مجازی به دولت محمود احمدی نژاد است که در توهين به فرزند يادگار امام، برای اولين بار بی شرمانه ترين توهين ها را متوجه سيد حسن خمينی کرد و ابايی نميديد که منسوب به دولت باشد و حرمت خانواده امام را نگاه ندارد. سايت "رجانيوز" البته در توهين و افترا به امام يک منبع تکراری دارد: فاطمه رجبي، همسر غلامحسين الهام، يار نزديک محمود احمدی نژاد در دولت و آيت الله جنتی در شورای نگهبان. فاطمه رجبی زمانی برای توصيف عدم حضور سيد حسن خمينی در مراسم تنفيذ حکم رياست محمود احمدی نژاد سايت رجانيوز را به عاريه گرفته بود تا بگويد: " سخن آخر به سيدحسن خمينی باز ميگردد كه غائبی ديگر بود. هر چند روزنامههای وابسته به كودتا در اين راستا قلم به مزديها كردند، اما اساسا حضور اين فرد در چنين مراسمی مورد سؤال است، نه عدم حضور او. و اين مساله مهم صرفنظر از حضور وی در جناحی خاص و موضعگيريهايش به نفع يك جناح است زيرا ملت برای او نه جايگاه سياسی و نه جايگاه علمی و نه هيچ جايگاه ديگری قائل نيست."
وصيت امام؛ نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد
بسياری از منتسبان به بيت امام خمينی در راه پيماييهای اعتراضی پس از انتخابات، بارها و بارها شرکت کردند. دولت کودتا با عوامل لباس شخصی اين منسوبان به امام را شناسايی کرده و به دفعات مورد ضرب و شتم قرار داده است. شدت اين اتفاقات به قدری بوده است که مقامات بالای نظام هم در جريان قرار گرفتند اما ترتيب اثر ندادند. حلقه اول نزديکان به امام مورد توهين کودتاچيان قرار می گيرند و توسط کسانی که در زمان امام جرات اظهار نظر نداشتد سران فتنه لقب می گيرند. وفادارترين افراد به انديشه های امام که هر يک مسئوليتی در دولت های انقلابی محمدعلی رجايي، محمدرضا باهنر و ميرحسين موسوی داشتند يا در بازداشت به سر می برند و يا اجازه شرکت در هيچ تجمعی را ندارند، بسياری از خانواده های شهدا چون همت و جهان آرای از اينکه نام عزيزشان، دستمايه منافع جناحی دولت کودتا می شوند نگران و خشمگينند و خلاصه اينکه هر که سابقه ای با امام داشته است و خط و ربطی از امام در مورد او نگاشته شده است امروز به تعبير کودتاچيان حکومتی و رسانه ای ضد امام ناميده می شود. با اينحال نه کسی از ميدان به در می رود و نه در اين غوغای رسانه ای هضم می گردد. به همين دليل هم هست که کودتاگران يک روز شاخ و شانه می کشند و مرگ سران فتنه را خواستار می شوند و روز ديگر به دست و پا زدن می افتدند که به آغوش انقلاب بازگرديد تا در اين مملکت زندگی کنيد. اين تفسير همان وصيت امام است که می گويد: نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد".