گفت:
رژیم کمونیستی باراک اوباما را باید عوض کرد
گفتم
چه حرفها
این بابا خیلی هم دست راستیه
کسانی که دشمن او هستند مسئول نداشتن بیمه درمانی پنجاه میلیون آمریکایی هستند و ضد بشرند و فقط بدنبال سود و منفعت خودشان هستند. آدم های مفت خور و زورگو
گفت
اوباما يك ديوانه ی سوسياليسته كه گهواره ی سرمايه داری و آزادی جهان رو داره به سمت گرداب سوسياليسم می بره
گفتم
می گم جناب "رفيق به روزی"، "با مزه" به روسی چی می شه ؟
گفتم
یلی با مزه تشریف دارید!
شما اصلا نمیدانید کمونیسم یعنی چه؟
بنظر شما این که پنجاه میلیون مردم آمریکا بیمه درمانی ندارند اصلا مسئله ای است؟
البته که نه ولی اگر پول مفت بجیب امثال جرج بوشها نرود فغان و داد و هوار است که از شما بر میآید.
شما بزندگی مردم و سلامت و رفاه آنان ارزشی قائل نیستید و ففقط نگران سرمایه داران و بانک داران هستید
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
به این اصل بسیار ساده شما بی توجهی نمکنید
گفت
ايده هايی مانند "بيمه ی درمانی همگانی" و مانند آن كه مردم را "كارمند" و "مزدور" دولت می كنند، و نيازمند دولتی بزرگ و پرهزينه اند، سوسياليستی و دشمن آزادی هستند
گفتم
بنظرم باور شما اشتباه است.
مگر در انگلستان و فرانسه آزادی مردم آنجا کمتر شده است.آزادی در آن است که حق همه بر آورده شود.در این مورد آمریکا از اروپا عقب مانده تر است.
کم شدن بودجه و قروض از خارج ارثیه جرج بوش است که هم فکر شما بوده است.علاوه بر آنکه مازاد بودجه زمان کلینتون را وی بر باد داد قرضهای زیادی هم از خارج گرفتو با همکاران مذهبی خودش و با مل... ی گرایی های احساسی و ضد بشری مردم آمریکا را فریب دادند و مزایای آنان را قطع کردند و قرض بر روی دستشان گذاشتند و حالا باید اوباما خرابکاری آنان را لازم است ترمیم کند
غارت برای شرکت دیک چنی هالیبرتون نتیجه اش زندانهای ابوغریب و سرگردانی میلیونی و کشتار ضد ها هزاری عراق بوده است.با طناب این مردم اگر بچاه بروید ذلت و شرمشاری برایتان باقی خواهد ماند
گفت
چه گونه می شود با ميلياردها دلاری كه بايد برای اين برنامه پرداخت شود، از بار بدهی ها كاست، جناب به روزی ؟
گفتم
هنوز که این برنامه اجرا نشده است تا بدهی بار بیاورد.بدهی در دوره جرج بوش بالا آمده است.
سیستم درمانی آمریکا غلط و مسئله دار است.و روش بهینه ای ندارد.پول زیادی خرجش میشود ولی بازده کمی دارد.شرکتهای خدمات درمانی سعی در درو کردن پول موجود در بیمه های بیماران را دارند و چه بهتر که این کار را با درمانهای گرانتر بکنند که راحت تر است ملاک همان سود بردن میشود و نه تسکین آلام مردم.
اوباما میگوید که برنامه اش را طوری اجرا خواهد کرد که هزینه اش سبب افزایش بدهی نشود.ممکن است از درمانهای گران قیمت لوکس خود داری شده و به درمانهای مفیدتر وکم قیمت تر پرداخته شود.برای این کار هم اصلاحاتی حتما لازم خواهد بود
گفت
من درنيافتم كه چه گونه با برنامه ای كه ميلياردها دلار هزينه برمی دارد، می شود از بار بدهی هايی كه به گفته ی شما در زمان بوش به بار آمده، كاست
گفتم
خانواده های آمریکایی که بیمه درمانی دارند ومعمولا از طریق اشتغال این بیمه ها را بدست میآورند و در کالیفرنیا معمولا حول و حوش یک هزار دلار در ماه حق بیمه درمانی (بدنی -دندانی و چشم پزشکی) برای هر خانواده پرداخت میشود که پول زیادی را خواهد ساخت.بیمه های دولتی از قبل موجود هستند مثل مدیکر که به بازنسشتگان داده میشود.امسال مثلا یک شاغل آمریکایی مبلغی را برای تامین اجتماعی مالیات پرداخته استو معادل همان را هم کارفرما میدهد.اگر درآمد شما حدود 120 هزار دلار در سال باشد حدود 13500 دلار مالیات تامین اجتماعی شماست که این مالیاتها خرج بیمه های دولتی را تامین میکند.البته ببازنسشتگان حقوق بازنسشتگی هم پرداخت میشود که از سوی شاغلان فعلی تامین میشود و امید میرود که شاغلان فعلی در زمان بازنسشتگی هم از سوی ساغلان دوران باز نسشتگی خودشان (دیگران) بیمه درمانی و حقوق بازنسشتگی داشته باشند. دولت پولی را نمیپردازد.منتها بیمه را دولت اداره میکند.پولش و بودجه اش را مردم میدهند.این کار را اوباما میخواهد همگانی کند نه فقط برای بازنسشتکگان که فعلا بر قرار است.بلکه برای همه مردم باشد.اگر همکاری و تعاون و انسان دوستی باشدپول کافی بدست خواهد آمد و شدنی است.منتها بیه کنندگان که منافع سرشار مالی دارند سنگ اندازی میکنند و حتی صدایشان بشما و فیس بوک هم رسیده است
گفت
ببينيد همين كه دولت به خود پروانه می دهد كه چنين پول كلانی را از شهروندان بگيرد و به خواست خود ميان بخش ديگری از شهروندان پخش كند، يك سيستم سوسياليستی ست
دولتی كه چنين حجم بزرگی از پول شهروندان را برای "بازپخش جامعگی" در دست داشته باشد، قدرتی بيش از اندازه و نابايسته می گيرد وبه خود پروانه می دهد در كار و داد وستد و حتا زندگی فردی شهروندان دست درازی كند
بله، پول را از خود مردم می گيرد، ولی مگر لنين از كجا می آورد ؟ نكته اين جاست كه ماليات بايد كمينه باشد تا خود مردم آزادانه، بر پايه ی خواسته ها و گرايش هاشان داد و ستد و زندگی كنند. شما بيمه می خواهيد، پس می خريد. من بيمه نمی خواهم، می خواهم همه ی پولم را بستنی بخرم. نه دولت و نه هيچ قدرت ديگری نمی تواند و نبايد پول مرا به زور بگيرد و به پديده ای ناشناخته به نام "جامعه" بدهد. اين در ستيز با فرديت و آزادی ست
گفتم
این سیستم را خود جمهوری خواهان که حرفهای شما را میزنند و یا شما حرفهای آنان را دوباره تکرار میکنید زده اند.ولی در عمل دموکراتها با اضافه بودجه دوره خود را بپایان برده اند ولی جمهوری خواهان فقط با قرض از خارج کشور را اداره کرده اند و مرگ و کشتار برای آمریکایی و غیر آمریکایی اورده اند. این حرفها ماسکی برای چپاول است.
ایت درست نیست که یک فرد بعلت بیمار شدن تمام زندگیش را از دست بدهد. جامعه باید از همه پشتیانی کند یعنی همه ابتدا خرج درمان مردم را و خرج تحصیل مردم را کنار میگذارند و همه هم از کشور دفاع میکنند ولی در سیستمی که شما پیشنهاد کرده اید یک عده انگل و سفته باز پولها را جارو میکنند مردم بدبخت باید جور دزدی آنان را با نداشتن بیمه درمانی و کشته شدن در دفاع و جنگهای کشور بپردازنند چ.ن درآمدی ندارند مجبورند به خدمت ارتش در آیند تا خود را اداره کنند در بین تلفات جنگهای آمریکا د رعارق کدام مقامی فرزندش را از دست داده است؟مگر فرزندان هاشمی که دهنش برای فرستادن بچه های مردم به جبهه کف میکرد در جنگ بودند و یا در بروکسل بریا تحصیل و خوش گذارنی و همیطور فزند و نوه های خمینی و دیگران.شما حتفظ زورگویی های طبقاتی و دزدی های یک عده بخصوص هستید.در کل با حق مردم مخالفید. مردم اجتماع و قدرتهای آن را میسازنند و حق دارند این قدرت را به هر کسی که صلاح میدانند بدهند و یا صلاح میدانند این را از هر کسی بگیرند.اگر این قدرت را مردم به امثال بوش و ریگان دادنمد از ندانستن و عدم پیروی از عقل و عدالت بوده است و مردمی که ببوش رای دادند در جنایات بوش که کشتار صد ها هزار نفری از مردم بی گناه عراق است و یا در گناه اخراج ملیونی مردم عراق از کشور و شهر و کاشانه خود است سهیم هستند و در جنایات بوش شرکت داشته اند. اینها باید با رای دادن درست و عاقلانه و عادلانه از بین برود. مردم با بی عقلی و ناعادلانه به رفراندوم جمهوری اسلمی اری یا نه رای اری دادند و در حق خود و کشور بدی کردند و در جنایات خمیمی هم تا زمانی که متمایل به تغییر آن جنایات و بر قراری عدل و عدالت نشده اند سهیم هستند
بس دموکراسی رای دادن دلبخواهی نیست رای ما در دموکراسی نمیتواند بر علیه حقوق بشربی هیچ کسی باشد و نمیتواند بر خلاف علم اثبات شده روز باشد
گفت
ببينيد ما نمی توانيم بگوييم مردم آزادند به هر چه ما درست می دانيم رای دهند !!! اين كه ديگر آزادی نيست. هر كس برداشت خود را از "كنش بخردانه" دارد و بايد پروانه داد كه در راستای آن تلاش كند
ولی درباره ی بيمه ی درمانی همگانی، بايد بگويم كمينه ای از بهره مندی ها و برخورداری ها بايد برای همه ی مردم در دست رس باشد و در همه ی كشورهای آزاد نيز به همين گونه است. ولی سخن بر سر مرز اين "بايستگی"ست. به باور من هيچ كس نبايد به دليل نداشتن پول درمان يك بيماری به آسانی درمان پذير، بميرد، يا از گرسنگی. ولی اگر بخواهيم اين آستانه را بالا ببريم، ناگزير به سمت "دولت بزرگ" خواهيم رفت و به گمانم امروز ديگر بايد برای همه روشن شده باشد كه "دولت بزرگ" به خودی خود، دشمن آزادی ست
گفتم
من این مسئله که آزادی و دمکراسی و تروریسم چیست قبلا با یک دوست دیگرم بحث کرده ام.عقاید شما غلط است. دولت برای بر آوردن نیاز ملت باید قدرت داشته باشد. این که دولت بزرگ نباید باشد شعار مفت خوران حزب جمهوری خواه است که به جز ایجاد جنگ و کشتار مردم آمریکا و ملل دیگر دست آوردی نداشته اند. شاید تحلیل عقاید خودتان را در آن گفتار با دوست بنده ببینید لینک زیر:
http://efsha.squarespace.com/blog/2009/12/13/558912486719.html
گفت
دوللت رها كند زندگی شخصی مردم را، مردم خود از پس زندگی آزادنه ی خود برخواهند آمد. دولت كارويژه هايی اندك شمار دارد كه تنها آن ها را بايد انجام دهد
هنگامی كه قدرت و پول بسيار در دست گروهی كه سرنوشت سياسی مردم را در دست دارند باشد، خود به خود و گذشته از برگزيده بودن يا نبودن آن گروه و نيك خواهی يا بد خواهی آن ها، كشور رو به تباهی و گسترش رانت خواریمی رود
تجربه ی رسوا ی سوسياليسم در اروپای خاوری و هم چنين تجربه ی شكست خورده ی "دولت رفاه" در اروپای باختری نيمه ی دوم سده ی بيستم به خوبی اين را نشان می دهد
گفتم
این تحلیل شما برای سرمایه داری هم صدق میکند.نمونه اش ایران. دولت اسم رمزی برای پروراندن سرمایه داران بزرگ است.کسانی که بواسطه ثروت خود قدرت سیاسی را بیشتر بدست میگیرند و بنفع خود وبضرر مردم قوانین را درست میکنند.سرمایه دار تا آنجا میتواند بر ثروتش بیفزاید که زندگی دیگران را بخطر نیندازد. تجربه بعد از ریگان و تاچر نشان میدهد وقتی دست سرمایه داری با.ز گذاشته میشود فقط بحران اقتصادی و فقر و فلاکت ببار میآورد: این وضع اقتصادی فعلی و پنجاه میلیون بدون بیمه در آمریکا و ایجاد جنگ و حمله بمردم بی گناه عراق و افغانستان و کشتار آنان زیر لوای دروغین دموکراسی خواهی در صورتی که امثال بوش و ریگان ضد حقوق بشر و دمکراسی بوده اند.مگر دوستی عمیق ریگان و خمینی تصادفی بوده است؟
گفت
جناب به روزی، رانت خواری گسترده ی درون جمهوری اسلامی كه برآمده از ترازداری ( اقتصاد ) دولتی ست و گروهی اندك شمار وابسته به قدرت را به پول های كلان رسانده، يك چيز است، و سيستم آزاد سرمايه داری، چيزی ديگر
هيچ نيازی به اين نيست كه همه ی مردم يك كشور، بيمه های فراگير درمانی دولتی داشته باشند. اين نيازمند هزينه های بسيار و قدرت بيش از ندازه ی دولت است كه همان گونه كه گفتم، از مردم "كارمند" می سازد و در ستيز با "فرديت" و "آزادی های فردی"ست
جنگ های عراق و افغانستان هم جنگ هايی بودند كه مردم آن كشورها را از پديده های شومی هم چون صدام و طالبان رها كردند. اين جنگ با تروريسم سازمان يافته است و بايد تا پايان دنبال شود
گفتم
تروریست کسی است که اجازه نمیدهد مسایل بینافراد و جوامع و دولتها بر اساس عقل و عدالت حل شود. این عقل در مقاله دموکراسی چیست توصیف شده است و هر عقلی را شامل نمیشود.عقلی آزاد و رها و مامورتتش کشف حقیقت و رفاه همه انسانهاست و عدالت که حداقلش حقوق بشر است.
رفتار بوش بر علیه این عقل و عدالت در عراق و در افغانستان بوده است و شما دارید از یک تروریست طرفداری میکنید که بدون اجازه سازمان ملل به عراق حمله کرد و با دروغگویی حمله خودش رتا بپیش برد. او ادعا میکرد عراق سلاح کشتار جمعی دارد ولی قادر نشد پس از اشکال عراق آن را نشان دهد. حمله او صد ها هزار عراقی را بکشتار داد و میلیونها عراقی هم مجبور به ترک شهر و دیار و میهن خود شدند. این کار بوش عین تروریسم است.طرفداری شما از این سیاست ضدیت با حقوق بشری مردمی در عراق است که جان خود را بی گناه از دست داده اند. تا افرادی مثل شما هستند تروریسم ریشه کن نخواهد شد. بن لادن و بوش دوست هستند و با اشاره همین محافل به بن لادن کمک شد تا با نیروهای شوروی بجنگدد و خیلی هم احتمال دارد قضییه 911 ساختگی باشد تا زمانی که این مسئله در یک کمیسیون بین المللی و ترجیحا در سازمان ملل تحقیق نشود بوش در معرض اتهام است
شاید در قضییه 911 هم بن لادن برای بوش کار کرده باشد و. مسلمانان بی سواد دو آتشه رادر انجام ماموریت خودش بکار گرفته باشد تا بهانه ای بدست بوش بدهد.
بهر حال لازم است مردم بدرمان دسترسی داشته باشندو در وقت نیاز بخاطر نداشتن پول نمیرند. این چیزی است که از مردم امریکا دریغ شده استمنظور من همان درمانهایی است که در انگلستان و یا در فرانسه داده میشود باید در امریکا هم موجود باشد.این هم کاری است که اوباما میکند اگر محافل ضد بشری داخلی و خارجی بگذارند.و بیخودی در پشت ماسک آزادی و دموکراسی سنگر بندی نکنند که آن محافل دشمن اصلی آزادی و دموکراسی و حقوق بشر هستند هم چنان که در رفتار سیاسی بوش دیدیم
گفت
بد بختانه جناب به روزی، سخنانتان چنان خنده دار و شگفت انگيز است كه خود را ناتوان از دنبال كردن اين گفت و گو كه در آن "يازده سپتامبر" ساختگی خوانده می شود، می بينم.
احمدی نژاد هم درباره ی بوش و "يازده سپتامبر" درست همين را می گويد
گفتم
سخن را بعقل و عدالت میسنجند و نه به این که توسط چه کسی ادا شود.بوش میگوید صدام جنایتکار است بصرف این که بوش این حرف را زده است نباید در جنایت کار بودن صدام شک کرد.
شما اگر دنبال داستان 911 را بگردیدید باز هم اتهامات دیگری را میبینیدمثلا میگویند قبل از بر خورد هواپیما ماده خاصی را در پایه های فلزی ساختمان های برج های دوقلو تعبیه کرده بودند که آهنها را حل میکند و سقوط ساختمانها را بیشتر ناشی از کاربرد آن مواد بخصوص میدانند.
این اقتصاد آزاد و این حرف ها دروغ است مثلا در بحران قبلی مثل این که همان سالهای 1930 بوده است بدستور دولت تمام طلاهای مردم را مصادره کرده اند تا بورس بازی نشود.بنابراین اقتصاد آزاد و واقعی وجود ندارد بلکه اقتصاد هم باید دموکراتیک باشد یعنی عقل و عدالت را مراعات کند.یعنی اقتصاد نمیتواند مثل حالا باشد که در پنجاه سال اخیر رشد اقتصادی در دنیا بوده است ولی فقیر فقیر تر و ثروتمند ثروتمند تر شده است.خود این موضوع غلط است.شما هم از همین اقتصاد و ادامه آن طرفداری میکنید
گفت
شما در يكی از ديگر گفت و گوهايی كه داشتيم نيز برای نشان دادن درستی سخنان شگفت انگيزتان، دست به دامن "ارگان بنياد شهيد" شديد !!! شرم آور است به راستی جناب به روزی
...اين بار هم سخنان احمدی نژاد و يارانش درباره ی يازده سپتامبر
گفتم
شما در حضور خوانندگان هستید اصلا من خبری ندارم که احمدی نژاد چه گفته است و یا چه نگفته است. او را ضد حق میدانم و نزد من مزدور و ضد ایرانی و قاتل است. این شمائید که یا از روی احساسات حرفهای عده ای ضد انسان را قبول میکنید و آنها را تکرار میکنید و یا این که مثل موضوعات قبلی خودتان را بخواب زده اید.
فکر را با فکر باید جواب گفت و نه با اتهام کفر (مثلا از سوی مذهبیون بیان میشود ) و یا انگ سیاسی که از سوی نیروهای باصطلاح ملی بیان میشود هر دوی این نیروها خواهان استبداد و بر ضد تعقل هستند و من بارها لینک مطالبش را گذاشته امکه موضوع فوق را توضیح داده است
گفت
با دلیل و مدرک سخن بگویید:
نه رگهای گردن به حجت قوی)
بگو علم تو چیست در کار دین
مگیر هر چه ملا بگوید یقین
به منطق در اینجا بزن حرف خود
خرافات و بی دانشی نیست مد
جوانان ایران پی دانشند
رها از خرافات و آلایشند
**************
اگر فرهنگ استبدادی ملی گرایی و مذهبی مثل گذشته حاکم باشد محصولات آن ایرانیانی مثل زیر خواهد بود.
در دل هر فرد ایرانی بود یک دیکتاتور
میکند ما را اسیر خود اسیر زور و جور
از چه رو ایرانیان باشند چنین در مانده ای
حق کشی آدم کشی خارج نمود ما را ز دور
برای رهایی از این دور باطل باید ارزشهای حقوق بشری و دمکراسی را با ارزشهای ملی مذهبی فعلی جایگزین کرد: فرهنگ تکریم انسان و جان او و دادن امکان به انسانها برای رشد وو نه جنگ و خونریزی
گفت
من انگ نزدم ولی آن چه درباره ی يازده سپتامبر گفتيد را پيش از شما احمدی نژاد گفته بود. يك بار هم كه لينكی از "ارگان بنياد شهيد" برای پاسخ به من گذاشته بوديد. اگر دروغ می گويم، بفرماييد
گفتم
حکام شما براساس غیر منطقی صادر میشود. من گفته بودم که رضا شاه در ازدواج اشراف سیست را دخالت میداد و تعیین میکرد مثلا چه کسی با چه کسی ازدواج کند. این کار را در مورد اشرف و شمس هم کرد. من موضوع را قبل از انقلاب جایی خوانده بودم و فعلا منبع یادم نیست شما بجای این که ده درصد هم قبول کنید که من ممکن است راست میگویم یک مطالعه کوچکی هم نکردید و فقط دگم اندیشی خودتان را که رضا شاه خیلی خوب است و خاندان پهلوی دوست داشتنی و...اصلا مطالعه ای برای یافتن گفته من نکردید. من با یک مطالعه در گوگول منابعی را برای شما آوردم که یکی خاطرات اشرف بود و کسی هم آن را انکار و رد نکرده است اشرف زنده است و میتواند پیام دهد این خاطرات دروغ است. اشرف در خاطراتش حرف مرا تایید میکند و شرح میدهد که چگونه شمس خواهر بزرگتر از رضا شاه خواسته بود تا نظرش را عوض کند تا او با شوهر آینده اشرف ازدواج کنئد.
کجای این منبع اشکال دارد که شما هنوز هم شاید معتقدید که من دارم شما راگول میزنم.شما به حرف توجه بفرمایید و ببینید با عقل جور در میاید یانه.
هم چنین عینک مخالف با بوش بچشم خود بزنید و اینترنت را جستجو کنید خواهید دید که خیلی ها ماجرای 911 را مشکوک و طراحی شده از سوی محافل امپریالیستی برای حمله بکشور های دیگر میدانند بنام دموکراسی ولی برای تامین منافع خود و محاصره چین افغانستان را تصرف کرده است و هم چنین عراق را تا با اداره چاه های نفت بتواند نفس چین را بگیرد و از ابرقدرت شدنش جلوگیری کندایران هم قبلا در دست خودشان است و ملایان سیاست آنها را هم در عراق و هم در افغانستان بپیش برده اند و حتما در جاهخای دیگر هم بپیش میبرند.
این حرفهای شما منطقی ندارند
گفت
هيچ نيازی نيست كه شاه دخت اشرف به چرت نويسی بسيجی ها پاسخ دهند
همان گونه كه گفتم، من نمی توانم با كسی كه يازده سپتامبر را "ساختگی" می داند، در اين زمينه گفت و گو كنم.
شما با اين ديدگاه های آنتی امپرياليستی ( ! )، چرا برای كيهان جستار نمی نويسيد، جناب به روزی ؟
گفتم
فردا که رضا پهلوی با کمک داریوش همایونهای ضد بشر و نوکر دیکتاتورها بقدرت رسید و عواملی مثل شما در رکاب باشد به هر کس یک انگی میزنید .امروز که قدرتی ندارید چنین بکنید فردا دیگر خدا را هم بنده نخواهید بود.و ملت را در دام یک استبداد دیگر فرو خواهید برد.چون در فرهنگ ما اشکالاتی موجود است که ما را فقط بطرف استبداد و دیکتاتوری میبرد لازم است برای رهایی از این دور باطل همه چیز روشن و صریح و با جزئیات مطرح شود.مثلا امروز هم رضا پهلوی دم از دمکراسی و حتی رای مردم برای انتخاب حکومت میزند ولی فردا که بقدرت برسد و چند تا اآخوند را هم تیرباران کند و دل مردم خنک شود خواهد گفت که رژیم سلطنتی آری یا نه نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم.چون آن زمینه استبداد موجود است بدام یک استبداد دیگری خواهیم افتاد حتی با رای دادن خودمان.دوباره مثل مورد خمینی طنابی بادست خودمان برای اعدام خودمان خواهیم بافت
بنظر من در کشور دیکتاتوری ما یک هسته تاثیر گذار فرهنگی و تاریخی موجود است و ارزشهای جامعه حول ارزشهای غیر عقلانی تشکیل شده است که ممکن است دینی و یا ملی باشند.
این فرهنگ در کشور ما شدیدا موجود است بنحوی که استبداد از حاکمان غیر دینی و دینی هر دو بروز یافته است و بدبختانه اپوزیسیون قدرت مند هم از این دو گروه تشکیل شده است. شما هم مبلغ این سیستم هستید.امیدی به روشنگری در کار شما نیست.دگمی شدید بر افکار شما حاکم است.خدا بملت ایران با وجود افرادی مثل شما رحم کند.حکومتی که با شما ها سر کار بیاید از خمینی هم آدم کش تر خواهد بود.نیروهای ملی و مذهبی دو روی سکه استبدادهستند کیهان حسین شریعتمداری ادعای مبارزه با سرمایه داران جهان خوار میکند ولی در واقع نوکری واقعی همان هاست و گروه ملی گرا همسوبا آنان استواین همسویی را با عنوان ملل پیشرفته و دموکرات نمایش میدهد خودش دیکتاتور است و کورش دیکتاتورش هم بنیان گزار حقوق بشرش میباشد
من نمیدانم یک سکولار واقعی چرا کورش دیکتاتور را باید بپرستد؟
ما راه درازی برای بثمر رساندن حکومت دموکراسی بر اساس حقوق بشر داریم و لازم است در این راه همه سدها در هم شکسته شود
ادامه را در لینک زیر ببینید:
http://efsha.squarespace.com/blog/2009/10/15/236489364178.html
***************
افسانه حقوق بشری کورش
http://efsha.squarespace.com/blog/2009/2/24/980226508194.html
http://efsha.squarespace.com/blog/2008/11/1/183066268875.html
کورش دیکتاتور چگونه بنیان گذار حقوق بشر میتواند باشد؟
http://www.siamacsotudeh.com/kourosh/Vidio%20cyrus/kourosh%20w%20part1.wmv
فرزند من دانشجوست و سالم است من نمیتوانم برای او بیمه درمانی بخرم . حتی حاضرم در ماه سیصد دلار آمریکایی هم بدهم.
یک عده آدم مفت خور بیمه را با پول در آوردن مفت اشتباه گرفته اند. این اوباما آن قدر دست راستی بود که بجای کمک بمردم پولها را در اختیار بانک و کارخانه داران گذاشته است. پولی که از مالیات مردم گرفته شده مجانی تحویل بانک داران و کارخانه داران گذاشته شده است. افرادی که اوباما را سوسیالیست میخوانند افرادی خطرناک و بر ضد حقوق مردم هستند و منافع آنان همان منافع بان داران و کارخانه داران است.
ریشه تروریسم در دنیا بی عدالتی و زورگویی است و این افرادی که اوباما را سوسیالیست میخوانند بر ضد تمام انسانها فعالیت میکنند.کار بجایی رسیده است که خان بخشیده (یعنی قدرت چپاول ندارد) نوکرش نمیبخشد