*اين حضور نشان داد که جنبش اعتراضی مردم خيال بازايستادن ندارد و از هر روزنی که در برابر خويش بيابد سربرمی کشد...
*حرکت اعتراضی مردم پيروزی در خور توجه در عقب راندن کودتاچيان در حوزه مهمی چون فضای عمومی است.. حالا ديگر اين نه جمهوريت نداشته, که اسلاميتی که کودتاچيان مدعی داشتن آن بودند.. نيز از "بالا"و از "پائين" درمعرض تعرض همه جانبه قرار گرفته است.
روشنگری: حرکت اعتراضی مردم در روز 27 شهريور در تهران و برخی از شهرستان ها از جمله مشهد, اصفهان و شيراز بار ديگر معادلات و شرايط مبارزه سياسی را تحت تاثير خود قرار داده است. اين حضور توانست مراسم سنتی روز قدس را که همواره يک تريبون تبليغاتی برای عوامفريبی رژيم و وسيله توجيه سياست های ماجراجويانه اش بود به روز تاکيد مجدد بر مخالفت وسيع و گسترده مردم با رژيم کودتا و دستگاه ولايت مطلقه فقيه تبديل کند. در يک ماه اخير کودتاچيان همه تلاش خود را برای جلوگيری از وقوع اعتراضات گسترده خيابانی به عمل آورده بودند: از دست زدن به شکنجه های وحشيانه در شکنجه گاهها, تا برپايی دادگاههای نمايشی, از آدم ربايی و قتل جوانان بازداشتی و دفن مخفيانه اجساد آنها در گورهای بی نام و نشان تا گروگان گيری از خانواده ها از طريق بازداشت فرزندان و نوه های معترضان سابقا حکومتی و روحانيون ناراضی. از صدور بيانيه های شديدالحن ايادی نظامی کودتا, حاوی تهديد به "برخورد قاطع" با مردمی که بخواهند دست به اعتراض بزنند تا حضور رسمی خامنه ای در نماز جمعه 22 شهريور تهران و تهديد آشکار کسانی که بخواهند در برابر رژيم ايستادگی کنند و به اعتراضات ادامه دهند. همه اين اقدامات سرکوبگرانه فقط يک هدف داشت: خاموش کردن صدای اعتراض مردم و واداشتن آنها به پذيرش دولت برآمده از کودتا. حرکت اعتراضی گسترده مردم در روز قدس نشانه شکست کامل اين تلاش ها در مقطع فعلی است. البته مردم کاملا هوشيار هستند و هيچ توهمی نسبت به ظرفيت های جهنمی دستگاه سرکوب رژيم و سبعيت و درندگی آن ندارند و روشن است که به يک پيشروی مقطعی رضايت نخواهند داد و همچنان همه ظرفيت ها, امکانات و فرصت های موجود برای جلوگيری از توسل کودتاچيان به خشونت لجام کسيخته را همچنان رصد خواهند کرد و با خلاقيت از آنها بهره خواهند جست. با اين حال جای ترديدی وجود ندارد که حضور گسترده مردم راه قدرت نمايی رژيم را بسته است.
اين حضور در عين حال نشان داده است که جنبش اعتراضی مردم خيال بازايستادن ندارد و از هر روزنی که در برابر خويش بيابد سر برمی کشد. اين بدترين کابوس برای کودتاچيان است که با وجود شديدترين سرکوب ها هم نه تاکنون توانسته اند به شکاف درونی خودشان غلبه کنند و جلوی پناهنده شدن رانده شده گان جديد از قدرت به مردم را بگيرند و نه توانسته اند صدای اعتراض مردم را خاموش کنند. استمرار جنبش اعتراضی در حالی که در يک ماه گذشته با توسل به سرکوب و ارعاب شديد جلوی راهپيمايی های وسيع خيابانی را گرفته بودند, هم قدرت مردم, هم عمق برانگيختگی آنها عليه کودتاچيان و هم در عين حال خصلت فرسايشی نبرد نابرابری را نشان می دهد که بين مردم و رژيم جريان دارد.
و سرانجام نکته مهم ديگر در رابطه با حرکت شکوهمند اعتراضی مردم پيروزی در خور توجه در عقب راندن کودتاچيان در حوزه مهمی چون فضای عمومی است. سرکوبگران با کودتای خشن در انتخابات 22 خرداد پرده ظاهری جمهوريت نظام را با خشونتی نمايش گونه در برابر انظار عمومی از هم دريدند. ولی اين نه جمهوريت نداشته, که اسلاميتی که مدعی داشتن آن بودند و به نام آن بخش مهمی از جنايت ها را توجيه می کردند نيز اکنون از "بالا" و از "پائين" در معرض تعرض همه جانبه قرار گرفته است. از "بالا" زيرا براستی اين چه اسلاميتی است که گروهی از روحانيون بلندپايه حکومتی نيز آن را عين ظلم و جنايت و دشمنی با مذهب می دانند و رای صريح بر عدم مشروعيت و کذابيت آن می دهند و از "پائين"؛ زيرا اين چه اسلاميتی است که مجبور می شود مراسم شب احيا را تعطيل کند, اجازه اجتماع بر سر قبر بنيان گذار نظامش را هم جرات نداشته باشد بدهد؛ جلوی نمازخوانی "شناسنامه نظام"اش در مراسم روز قدس را بگيرد, رسما از زبان رهبر کودتا در نماز جمعه راهپيمايان مخالف دولت در روز قدس را تهديد کند و رسما از زبان سپاه پاسداران مردم را به "برخورد قاطع" تهديد نمايد؟ اما اگر "اسلاميت" ادعايی کودتاچيان نه در "بالا" و نه "در پائين" ديگر خريداری ندارد, پس آنها بساط معرکه گيری "اسلامی" خود را بر سر کدام گذر بايد پهن کنند؟ و اگر نتوانند جای دندان گيری پيدا بکنند که از بالا و پائين برای تعميق همين نانوانی زير فشارند, راستی از خود اين "نظام" ديگر چه باقی می ماند جز حقيقت "سطر عورت" شده اش؟ يعنی يک مشت بيمار جنسی, جانی, قاتل, دزد, شکنجه گر, قاچاقچی و عمامه دار و چماقدار خشک مغز رسالت زده ی پوسيده فکر؟ نبرد بر سر تصرف فضای عمومی نبردی جدی است و جلوه ای و جبهه ای از نبرد بغرنجی که ميان مردم و رژيم برای تغيير توازن نيروی دو طرف جريان دارد. هر چه سرکوبگران در وحشت از بهره برداری اعتراضی مردم, فرصت ها و مناسبت های خاص مذهبی و تبليغی را بيشتر از خودشان ناچار شوند که دريغ دارند و هر چه در رهگذر اين ناگزيری "اسلاميت نظام" خاصيت عوامفريبی کمتری بتواند بازی کند, به همان ميزان رژيم چهره ناب واقعی اش در هيات جنايتکارانی اصلاح ناپذير عيان تر می شود و بر انزوايش افزوده می شود و شکاف درونی اش بيشتر می شود؛ و برعکس, همبستگی و جسارت مبارزاتی مردم تقويت و تشديد می شود.
کودتاچيان در محاصره افتاده اند؛ محاصره ای که حلقه اش به آرامی تنگ تر و تنگ تر می شود و سرانجامی جز سرنگونی برای شان متصور نيست.
*اين حضور نشان داد که جنبش اعتراضی مردم خيال بازايستادن ندارد و از هر روزنی که در برابر خويش بيابد سربرمی کشد...
*حرکت اعتراضی مردم پيروزی در خور توجه در عقب راندن کودتاچيان در حوزه مهمی چون فضای عمومی است.. حالا ديگر اين نه جمهوريت نداشته, که اسلاميتی که کودتاچيان مدعی داشتن آن بودند.. نيز از "بالا"و از "پائين" درمعرض تعرض همه جانبه قرار گرفته است.
روشنگری: حرکت اعتراضی مردم در روز 27 شهريور در تهران و برخی از شهرستان ها از جمله مشهد, اصفهان و شيراز بار ديگر معادلات و شرايط مبارزه سياسی را تحت تاثير خود قرار داده است. اين حضور توانست مراسم سنتی روز قدس را که همواره يک تريبون تبليغاتی برای عوامفريبی رژيم و وسيله توجيه سياست های ماجراجويانه اش بود به روز تاکيد مجدد بر مخالفت وسيع و گسترده مردم با رژيم کودتا و دستگاه ولايت مطلقه فقيه تبديل کند. در يک ماه اخير کودتاچيان همه تلاش خود را برای جلوگيری از وقوع اعتراضات گسترده خيابانی به عمل آورده بودند: از دست زدن به شکنجه های وحشيانه در شکنجه گاهها, تا برپايی دادگاههای نمايشی, از آدم ربايی و قتل جوانان بازداشتی و دفن مخفيانه اجساد آنها در گورهای بی نام و نشان تا گروگان گيری از خانواده ها از طريق بازداشت فرزندان و نوه های معترضان سابقا حکومتی و روحانيون ناراضی. از صدور بيانيه های شديدالحن ايادی نظامی کودتا, حاوی تهديد به "برخورد قاطع" با مردمی که بخواهند دست به اعتراض بزنند تا حضور رسمی خامنه ای در نماز جمعه 22 شهريور تهران و تهديد آشکار کسانی که بخواهند در برابر رژيم ايستادگی کنند و به اعتراضات ادامه دهند. همه اين اقدامات سرکوبگرانه فقط يک هدف داشت: خاموش کردن صدای اعتراض مردم و واداشتن آنها به پذيرش دولت برآمده از کودتا. حرکت اعتراضی گسترده مردم در روز قدس نشانه شکست کامل اين تلاش ها در مقطع فعلی است. البته مردم کاملا هوشيار هستند و هيچ توهمی نسبت به ظرفيت های جهنمی دستگاه سرکوب رژيم و سبعيت و درندگی آن ندارند و روشن است که به يک پيشروی مقطعی رضايت نخواهند داد و همچنان همه ظرفيت ها, امکانات و فرصت های موجود برای جلوگيری از توسل کودتاچيان به خشونت لجام کسيخته را همچنان رصد خواهند کرد و با خلاقيت از آنها بهره خواهند جست. با اين حال جای ترديدی وجود ندارد که حضور گسترده مردم راه قدرت نمايی رژيم را بسته است.
اين حضور در عين حال نشان داده است که جنبش اعتراضی مردم خيال بازايستادن ندارد و از هر روزنی که در برابر خويش بيابد سر برمی کشد. اين بدترين کابوس برای کودتاچيان است که با وجود شديدترين سرکوب ها هم نه تاکنون توانسته اند به شکاف درونی خودشان غلبه کنند و جلوی پناهنده شدن رانده شده گان جديد از قدرت به مردم را بگيرند و نه توانسته اند صدای اعتراض مردم را خاموش کنند. استمرار جنبش اعتراضی در حالی که در يک ماه گذشته با توسل به سرکوب و ارعاب شديد جلوی راهپيمايی های وسيع خيابانی را گرفته بودند, هم قدرت مردم, هم عمق برانگيختگی آنها عليه کودتاچيان و هم در عين حال خصلت فرسايشی نبرد نابرابری را نشان می دهد که بين مردم و رژيم جريان دارد.
و سرانجام نکته مهم ديگر در رابطه با حرکت شکوهمند اعتراضی مردم پيروزی در خور توجه در عقب راندن کودتاچيان در حوزه مهمی چون فضای عمومی است. سرکوبگران با کودتای خشن در انتخابات 22 خرداد پرده ظاهری جمهوريت نظام را با خشونتی نمايش گونه در برابر انظار عمومی از هم دريدند. ولی اين نه جمهوريت نداشته, که اسلاميتی که مدعی داشتن آن بودند و به نام آن بخش مهمی از جنايت ها را توجيه می کردند نيز اکنون از "بالا" و از "پائين" در معرض تعرض همه جانبه قرار گرفته است. از "بالا" زيرا براستی اين چه اسلاميتی است که گروهی از روحانيون بلندپايه حکومتی نيز آن را عين ظلم و جنايت و دشمنی با مذهب می دانند و رای صريح بر عدم مشروعيت و کذابيت آن می دهند و از "پائين"؛ زيرا اين چه اسلاميتی است که مجبور می شود مراسم شب احيا را تعطيل کند, اجازه اجتماع بر سر قبر بنيان گذار نظامش را هم جرات نداشته باشد بدهد؛ جلوی نمازخوانی "شناسنامه نظام"اش در مراسم روز قدس را بگيرد, رسما از زبان رهبر کودتا در نماز جمعه راهپيمايان مخالف دولت در روز قدس را تهديد کند و رسما از زبان سپاه پاسداران مردم را به "برخورد قاطع" تهديد نمايد؟ اما اگر "اسلاميت" ادعايی کودتاچيان نه در "بالا" و نه "در پائين" ديگر خريداری ندارد, پس آنها بساط معرکه گيری "اسلامی" خود را بر سر کدام گذر بايد پهن کنند؟ و اگر نتوانند جای دندان گيری پيدا بکنند که از بالا و پائين برای تعميق همين نانوانی زير فشارند, راستی از خود اين "نظام" ديگر چه باقی می ماند جز حقيقت "سطر عورت" شده اش؟ يعنی يک مشت بيمار جنسی, جانی, قاتل, دزد, شکنجه گر, قاچاقچی و عمامه دار و چماقدار خشک مغز رسالت زده ی پوسيده فکر؟ نبرد بر سر تصرف فضای عمومی نبردی جدی است و جلوه ای و جبهه ای از نبرد بغرنجی که ميان مردم و رژيم برای تغيير توازن نيروی دو طرف جريان دارد. هر چه سرکوبگران در وحشت از بهره برداری اعتراضی مردم, فرصت ها و مناسبت های خاص مذهبی و تبليغی را بيشتر از خودشان ناچار شوند که دريغ دارند و هر چه در رهگذر اين ناگزيری "اسلاميت نظام" خاصيت عوامفريبی کمتری بتواند بازی کند, به همان ميزان رژيم چهره ناب واقعی اش در هيات جنايتکارانی اصلاح ناپذير عيان تر می شود و بر انزوايش افزوده می شود و شکاف درونی اش بيشتر می شود؛ و برعکس, همبستگی و جسارت مبارزاتی مردم تقويت و تشديد می شود.
کودتاچيان در محاصره افتاده اند؛ محاصره ای که حلقه اش به آرامی تنگ تر و تنگ تر می شود و سرانجامی جز سرنگونی برای شان متصور نيست.