27........عقب ماندگی ایران
Friday, March 14, 2008 at 09:26PM
افشا


رنسانس فرهنگي براي رفع عقب ماندگي كمك بسيار زيادي خواهد كرد. فرهنگ ما فرهنگ كار و توليد است.
برو كار ميكن مگو چيست كار
كه سرمايه جاوداني است كار
فرهنگ ما فرهنگ فردوسي است كه حكيمي دانا بوده است. امروز غربيان تازه به اين حرف رسيده اند كه دانش قدرت است، فردوسي اين حرف را ده قرن پيش بنحو زيباتر بيان كرده است:
توانا بود هر كه دانا بود
ز دانش دل پير برنا بود
ما بايد فرهنگ كار و علم را تقويت كنيم.
در هر قدمي كه بر ميداريم بايد بسنجيم كه آيا اين به نفع امروز و فرداي ما است يا نه؟
ما بايد با مسايل به نحو واقع بينانه برخورد بكنيم. و خودمان را با واقعيت ها وفق بدهيم و براي جا انداختن اين خط صميمانه بكوشيم. ما در خط اوليه و آغازين زندگي اجتماعي مسئله داريم و سر هم ديگر كلاه ميگذاريم. مثلا در كار رانندگي رعايت چراغ راهنمايي و طرز رانندگي درست ربطي به خميني و شاه ندارد ولي اصلا عادت كرده ايم كه با خلاف كردن گليم خودمان را از آب بيرون بكشيم. گيرم كه اين طرز رانندگي ناشي از نداشتن امنيت حمل و نقل است و اگر ما خلاف نكنيم مثلا هر روز يك ساعت بيشتر را بايد در خيابان بگذرانيم. آيا با خلاف كردن و به دنبال اصلاح واقعي نرفتن سبب بزرگ تر شدن مسايل موجود نخواهيم شد. ملتي كه رانندگي اش سراپا ايراد است و بالاترين ميران مرگ و مير را در جاده ها در بين همه ملتها دارد، حكومت آن خودش را آيت اسلام و اخلاق ميداند. اين حساب دو دو تا چهار تا است. اگر چنين شعار هايي از زبان حاكمان بيرون بيايد لازم است كه بر ملا و نقد شود و غلط بودن آن گوش زد شود.
وقتي كه اعلام ميكنيم فلان كار غلط است براي بستن دهان ما از اسلام و ولايت فقيه و غيره دليل ميآورند. براي درست جلوه دادن كار غلط هنوز راهي پيدا نشده است و اگر با اين كار ها چند روز مردم را فريفتند در نهايت اين است كه اسلام و دين را خرج فريب خود كرده اند. اين اسلام هم اسلام اصيل روز اول كه نيست ، اسلام تاريخي است يعني اين كه هر حكومتي خواسته اش را بنام اسلام بكام اجتماع ريخته است.با اين كار موچب تغيير اسلام در جهت خواسته هاي خود شده اند و اسلام ۱۴۰۰ ساله يك اسلام تاريخي است و احتياج به پالايش دارد و در خود اسلام هم لازم است بررسي انجام شود و اگر سبب عقب ماندگي باشد نسبت به رفع آن هم اقدام شود، دين براي راحتي مردم است و نه اين كه سبب مسئله براي مردم بشود. خلاصه اين فكر كه همه چيز در قران است و علوم ديگر ارزشي ندارد نمي تواند مسايل ما را حل كند. نگاه حوزوي به مسايل اجتماعي و سياسي بايد سركوب شود. اين نگاه حوزوي مبشر فساد و عقب ماندگي محض است و بايد از آن پرهيز شود.اين نگاه حوزوي سبب اسكله هاي غير قانوني و دزدي و چپاول ملت از سوي حاكمان دين مدار دين ندار شده است.
ما به نوسازي فرهنگي و تقويت فرهنگ كار و توليد براي بقاي خود نياز داريم و بايد از جايي شروع كنيمو هيچ بهانه براي در جا زدن پذيرفته نيست.
ما بايد بسوي ديني برويم كه بقاي ما را و اهداف انساني ما را بپذيرد و تقويت بكند. فرهنگ ما هم كه دين هم جزيي از آن است بايد اين هدف را دنبال كند
.

Article originally appeared on افشا (http://efsha.squarespace.com/).
See website for complete article licensing information.