اروپائیان که در پنج قرن اخیر بر قسمتهای بزرگی از کره زمین حاکم شدند برتری خود را از علم خود میدانستند و با تکیه بر آن علم اندک ولی بدون مخالف از سوی مردمان دیگر قاره ها چرندیات نژاد پرستانه ای را پس دادند که این تولیدات ضد علمی و ضد بشری آنان فقط نمایان گر حماقت آنان و سو استفاده از علم برای پوشش حقیقت و تحمیل حقارت بدیگران بود.
آنان و بویژه بعضی از انسان شناسان نژاد پرست آنان خود را فراتر از انسانهای دیگر میدیدند و تصور میکردند که فقط برای رهبری جهان آفریده شده اند. آنان در مورد انسانهای دیگر بعنوان محکومینی که لازم است زیر سلطه و رهبری آروپاییان باشد میاندیشدند.مثلا مردمان شرق آسیا را مناسب کار های دستی و تکراری مدانستند و اروپاییان مناسب رهبری و حل مسایل بشریت مینامیدند
این طرز اندیشه فقط نشانه ساده اندیشی اروپاییان آن زمان تا اواخر قرن بیستم بود.اگر در اثر رویدادهایی که اصلا به نژاد و ژنتیک ربطی ندارد اروپاییان توانستند سروری دنیا را پیدا کنندتوجیه این پیشرفت بر پایه ژنتیک فقط نشانه حماقت و ضد علمی بودن بود.از این افکار هم قبلا در سر فاتحان عرب و مغول و...دیده شده بود که دیگر ملیت ها و نژاد ها را بهیچ میگرفاتند.چیزی که شاید در دامن ارزشهای مذهبی دنیای قدیم پرورش یافته باشد که مثلا مسیحیان فقط خودشان را رستگار میدانستند و مسلمین که تا امروز فقط اسلام را تنها راه نجات میداندو یا یهودان هم بهم چنین.
اروپاییان قبل از انتشار این عقاید سخیف نژاد پرستی هر ملتش فکر میکرد که تمام ساختمان ژنتیک آنان منحصر بفرد و متعلق به آن ملت است چیزی در این حد که مثلا تمام آلمانها فقط از یک هاپلوگروه باشند که تنها مشخصه آلمانی است و ملت آلمان یک دست و بهم شبیه است و ملت آلمان در خون خود چیزی دارد که ملل دیگر آن را ندارند!!!! و اصلا در مخیله آنان نمیگنجید که هاپلو گروه های غیر اروپایی در بین آنان دیده شود.
هیتلر هم یکی از این احمقان نژاد پرست و نادان بودو احمق تر از او ایرانیانی بودند که هیتلر را تحسین میکردند و خود را بر تر از دیگر ملل میدانستند و آریا بازی و کورش بازی و نژاد آریایی ساختن را براه انداخته بودند.آنان حزب نازیسم در ایران ساخته بودند و در اهداف آن حزب یهود کشی و برتر بودن «زاد آریایی ایرانیان را قبول داشتند.
در زیر بد نیست که نظری هم از این گونه محافل نژاد پرست داشته باشیم که خیلی با تبلیغات پهلوی نوکر بیگانه در ایران تقویت یافته است تقویتی که براب راست با رشد دیکتاتوری و روحیه ضد علمی در ایران
در زیر نمونه هایی را میبینیم
منبع نمونه اول
http://khakokhoon.blogfa.com/8410.aspx
ادامه در پست بعدی
****************************
نمونه اول
مقدمه ای بر نژادشناسی
نژاد بشر بر اساس مجموعه ای از ویژگی های فیزیکی به ۴ گروه بزرگ تقسیم می شود که هر یک از این گروه ها دارای صفات روانشناختی و فکری ویژه خود می باشند.این گروه های چهارگانه عبارتند از:
۱-نژاد قفقازیسان یا سپید (Caucasoid/White Race)
نیاخاک این نژاد آسیای باختری است اما این نژاد با مهاجرت های آرام و توده ای از این نقطه ابتدا به اروپا،شمال و شرق آفریقا ،آسیای میانه و شبه قاره هند و سپس با بهره گیری از خشونت به قاره های آمریکا و استرالیا راه یافته است.
ویژگی های فیزیکی نژاد قفقازیسان:
موی نرم،ابروهای مشخص،حدقه تورفته چشم،چشم بزرگ،رنگ پوست از صورتی روشن تا قهوه ای،بالا بودن ریشه آغازین بینی،بینی باریک و برجسته،عقب رفتگی آرواره،چانه برجسته،موی انبوه صورت و بدن
یک چهره قفقازیسان:
ویژگی های روانشناختی-فکری نژاد قفقازیسان و دستآوردهای آن:
انسان قفقازیسان انرژیک،خلاق،متفکر و ماجراجو است.به همین دلایل این نژاد مهمترین نژاد بشر در سراسر تاریخ بوده و کهن ترین و درخشان ترین تمدن های تاریخ مانند سومر،بابل،مصر،هند،ایران،یونان، روم،فینیقیه و ... را آفریده و بشریت بیشترین اختراعات و دستآوردهای علمی خود را مدیون این نژاد بزرگ است.
۲-نژاد مغولیسان یا زرد (Mongoloid/Yellow Race)
نیاخاک این نژاد در بخش های شمالی آسیای خاوری است اما به تدریج با مهاجرت های آرام و یا خشن به قاره آمریکا،جنوب شرقی آسیا و سپس به سیبری غربی،آسیای میانه و شمال شرقی اروپا راه یافته است.
ویژگی های فیزیکی نژاد مغولیسان:
موی بسیار زبر و صاف سیاه،عنبیه بسیار سیاه چشم،رنگ پوست غالبا زرد و زرد مایل به سرخ، چشم تنگ و مورب،بینی پهن و گوشت آلود و نابرجسته،فاصله زیاد میان ابرو و چشم،ابروهای بافاصله و تنک، صورت پهن،صاف و فاقد برجستگی،گونه های پهن و بزرگ،موی اندک صورت و بدن
یک چهره مغولیسان:
ویژگی های روانشناختی-فکری نژاد مغولیسان و دستآوردهای آن:
انسان مغولیسان خوددار و جدی بوده،باهوش و پرکار است اما خلاقیت،ابتکار و جسارت نژاد سفید را ندارد.به همین دلایل علیرغم خلق تمدن های عظیمی مانند تمدن چین،دستآوردهایش قیاس پذیر با نژاد قفقازیسان نیست.با این حال نزدیک ترین نژاد به نژاد قفقازیسان را بایستی بدون شک نژاد مغولیسان دانست.
۳-نژاد نگروسان یا سیاه (Negroid/Black Race)
نیاخاک این نژاد مناطق گرمسیری آفریقای جنوب صحرا است اما در دوران های تاریخی در اثر پدیده برده داری و توسط نژاد قفقازیسان به نقاط دیگر جهان مانند شبه جزیره عربستان و قاره آمریکا راه یافته است.
ویژگی های فیزیکی نژاد نگروسان:
موی بسیار زبر و موج دار سیاه،عنبیه بسیار سیاه چشم،سفیده ناشفاف چشم،رنگ پوست از قهوه ای تیره تا سیاه،چشم بسیار بزرگ،بینی کوتاه،پهن و گوشت آلود،پیش آمدگی آرواره،لب کلفت و برگشته گوشت آلود،چانه باریک،ابروی نامشخص و تنک،دندان های بزرگ،موی اندک صورت و بدن
یک چهره نگروسان:
ویژگی های روانشناختی-فکری نژاد نگروسان و دستآوردهای آن:
انسان نگروسان تحریک پذیر،سرخوش و تنبل است.به همین دلایل این نژاد هیچگونه مشارکتی در تکوین تمدن بشری نداشته است و همیشه یا در جنگل های آفریقا سرگردان بوده و یا بردگی نژاد قفقازیسان را می کرده است.با این حال انسان نگروسان دارای توان بدنی بسیار بوده و لذا در تاریخ معاصر به دستآوردهای فراوانی در میادین ورزشی دست یافته است.
۴-نژاد استرالیاییسان (Australoid Race)
نیاخاک این نژاد در جنوب قاره آسیا و قاره استرالیا بوده اما در اثر پیشروی و ریزش نژادهای قفقازیسان و مغولیسان بسیاری از سرزمین های پیشین خود را از دست داده است.
ویژگی های فیزیکی نژاد استرالیاییسان:
موی زبر و موج دار قهوه ای،چشم درشت،رنگ پوست قهوه ای،بینی بسیار کوتاه و پهن،ابروی پرپشت، پیش آمدگی نسبی آرواره،صورت پهن،لب های درشت،گونه های عقب رفته و نابرجسته، موی انبوه صورت و بدن
یک چهره استرالیاییسان:
ویژگی های روانشناختی-فکری نژاد استرالیاییسان:
انسان استرالیاییسان گوشه گیر،انزواجو،تنبل،انطباق پذیر و خطرگریز و در همان حال دارای عواطفی نیرومند است.این نژاد که محتملا دارای پایین ترین سطح هوشی در میان نژادهای بشر است،تا کنون هیچ گونه دستآوردی اعم از فکری،مادی و حتی ورزشی نداشته است.
منبع